• خانه 

یابقیه الله

اثار مخرب ماهواره

28 آذر 1396 توسط آناهيتا جهانگيري

یکی از آسیب های نوپدید اجتماعی که تبدیل به یک چالش بزرگ برای انس و الفت بین اعضای خانواده و استحکام بنیان خانواده شده است تاثیر سوء آسیب های ماهواره بر خانواده می باشد. بدیهی است که این چالش عظیم برای کارکرد درست و اصولی خانواده مختص ما ایرانی ها نمی باشد و در سایر کشورهای جهان نیز جامعه شناسان و کارشناسان علوم اجتماعی و روانشناسی زیادی نگران آینده اصلی ترین رکن جامعه یعنی خانواده می باشند. آسیب های ماهواره بر خانواده - راهکارهای مقابله و پیشنهاد-مهکام مجله اینترنتی آموزش خانواده آسیب های ماهواره بر خانواده – راهکارهای مقابله و پیشنهاد-مهکام مجله اینترنتی آموزش خانواده مقدمه ای بر آسیب های ماهوراه بر خانواده : خانواده در تمام فرهنگها کانون شکل گیری هویت فرد است. هیچ فردی جدا از خانواده اش قابل تعریف نیست و خانواده رکن اصلی سازنده ی فرد و شخصیت اوست. (ثنایی ، 1379). کانون خانواده پایه بنیادین اجتماع ، سلول سازندۀ زندگی انسان ، خشت بنای جامعه ، خانواده کانون اصلی حفظ سنت ها ، هنجارها و ارزش های اجتماعی است و شالوده ی استوار پیوند های اجتماعی و روابط خویشاوندی و کانونی برای بروز و ظهور عواطف انسانی و پرورش اجتماعی است. خانواده واحدی است که بر اساس ازدواج پدید می آید و از آغاز پیدایی خود ، همچون حریمی امن ، زندگی انسان را در بر گرفته و موج تازه ای در درون شبکه ی خویشاوندی ایجاد می کند که شمار زیادتری از خویشاوندان را نیز به هم پیوند می دهد. انسان در خانواده ، فرایند جامعه پذیری را می آموزد که مجموعه ای از بایدها و نبایده است و بالاخره نقش هایی را در روابطش با دیگران یاد می گیرد. تعاریف فوق نشان دهنده ی اهمیت فوق العاده ی این بنیان کوچک اجتماعی است و تاثیر آن در تمامی شئون زندگی افراد به ویژه فرزندان است. اما این سیستم نیز مانند هر سیستم دیگری دستخوش حوادث تلخی می شود و همیشه در امان و به دور از تهدید نیست. پایه های هر جامعه ، ریشه در ارزشها و نظام عقیدتی آن دارد. بنابراین برای تضعیف هر جامعه ، کافی است تا فرهنگ آن را تضعیف کرد. با این کار افراد جامعه از خود بیگانه شده و برخلاف آنچه که حقیقت فرهنگی آنها را تشکیل می دهد ، رفتار می کنند. امروزه شیوه های ضربه زدن به فرهنگ و هویت ملی یک کشور تغییر یافته و دشمنان سعی می کنند از طریق جنگ نرم افزاری به فروپاشی بنیان خانواده و آرا و عقاید جوانان آن مرز و بوم نایل آیند. شبکه های ماهواره ای با حضور در خانه ی ایرانیان به خصوصی ترین حوزه های زندگی آنان دسترسی پیدا کرده و با نمایش مناسبات و روابط ناسازگار با زندگی ایرانی الگوهای مختلف زندگی خانوادگی را معرفی می کنند. این در حالی است که محتویات چنین روابط و ارتباطاتی بر اساس واقعیاتی زندگی ایرانی بنا شده و با عناصر دینی و آیین اسلامی فاصله دارد. به همین منظور این مقاله در صدد بررسی آثار سوء فیلم های ماهواره ای به عنوان یکی از مهمترین رسانه های دیداری در متحول ساختن روابط خانوادگی و ایجاد تغییر در کارکردهایی آن می باشد و تلاش می کند به این سوال پاسخ دهد که ماهواره چگونه روابط خانوادگی را دستخوش تغییر و تحول می سازد و منجر به تضعیف بنیان خانواده می شود و در پایان برای رفع اینگونه معظلات پیشنهادی ارائه شود تا شاید بتوان گامی کوچک در ارتقای سطح آگاهی خانواده ها برداشت. دسته بندی آثار آسیب های ماهوراه بر خانواده به طور کلی می توان آثار شبکه های تلویزیونی ماهواره ای را بر اساس تحقیقات انجام شده به قرار زیر دسته بندی کرد: تغییر ضد ارزشها به ارزشها شبکه های ماهواره ای قادرند احساس شخص از واقعیت را تغییر بدهند و با تاثیر گذاری بر روی افکار و روان مخاطبان خود ، براحتی نوع دیدگاه و سلایق مردم را متحول سازند. این واقعیت را نباید نادیده گرفت که ارزشهای غیر اخلاقی براحتی از طریق ماهواره در قالب قواعد و هنجارها و نمادها قابل پیاده شدن در محیط گرم خانواده است. ماهواره با توجه به توانمندی هایی که دارد ، یکی از عوامل بسیار مهم دگرگونی ارزشها و باورها می باشد ، چه اینکه قادر است با برنامه ریزیهای دقیق و کنترل شده ، اندیشه های مردم یک جامعه را شکل دهد و رفتار آنان را بصورت دلخواه سمت و سو دهد. شبکه های ماهواره ای در قالب میان برنامه ها و آگهی ها ، ارزشهای متفاوتی چون فرهنگ برهنگی ، مصرف گرایی ، تجمل پرستی ، ترویج بی مبادلاتی اخلاقی و … را به نمایش گذاشته و رفته رفته فرهنگ وقار و پوشیدگی به فراموشی سپرده شده ، رقابت برای عرضه هرچه بیشتر جذابیت های جنسی ، به فرهنگ غالب در کشور تبدیل شده است. قدرت تاثیر گذاری ماهواره محدود به تغییر ارزشها تنها در حوزه تضعیف ارزشها و ارزشهای جایگزین در رفتار بینندگان نمی باشد ، بلکه این رسانه قادر است در حوزه های مربوط به حریم های خصوصی افراد نیز به طور خاص ، تغییراتی ایجاد کند. « و گاهی به فرد بدون اینکه در جریان باشد تحمیل می شود ، یعنی وجدان آدمی را دستکاری می کند»(لوفور 1999) چنین تغییراتی ، بسترهای مناسبی برای آسیب رسانی علیه خانواده و پیامد های ناگوار آن فراهم می سازد. شبکه های ماهواره ای ، هویت تازه ای به مشاهده گران خود می بخشند و آنها را وامی دارند تا ارزشهای غلط و فاسد را جایگزین ارزشهای اخلاقی دانسته و سعی در حفظ و ثبات آنها برآیند ، چرا که زبان تصویر ، قدرت فوق العاده ای در جهت تحکیم با تضعیف ارزشها دارد ، از این رو برنامه های ماهواره در کشورهای سازنده ، شاید مناسب حال مردم آن جامعه و در جهت سیاست های حاکم بر آنان باشد ، ولی در جامعه ای که آن روابط ، ارزشها و هنجارها به گونه ای دیگر است ، نتیجه ی عکس داده و هنجار های جامعه اسلامی را مورد حمله قرار می دهد و خانواده را دچار تغییر می کند که اگر به درستی مدیریت نشود ، خانواده ها دچار تزلزل خواهند شد. الگو دهی ماهواره به خانواده ها تاثیر برنامه های ماهواره بر افکار عمومی و عملکرد مخاطبان بویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری امر روشنی است. کانال های ماهواره ای موجب می شوند زنان و دختران جوان ، با دیدن فیلم ها و سریالهای شبکه های فارسی زبان ، مطابق حس همزاد پنداری ، به تقلید از نوع پوشش و آرایش هنرپیشگان برآمده ، سعی در هرچه شبیه تر کردن خود با آنها کنند. بواسطه معرفی الگوهای ذهنی و عملی رفتار، در گذر از برنامه های مختلف ، معرفی شخصیت ها و سمبل های مطرح شده ، شخصیت های سریالها، فیلم ها و … پس از مدتی تعدادی از این الگوها را در بییندگان خود درونی می کند(منادی 1385). یادگیری از راه مشاهده ، یکی از تئوریهایی است که رفتار الگوهای بینندگان را در بروز رفتارهای نابهنجارانه تبیین می کند. الگو هایی که امروزه افراد برای خود بر می گزینند و از رفتارهای آنان پیروی می کنند. بندورا معتقد است عوامل مختلفی کنترل رفتار انسان را در دست دارد که سبب بروز چنین رفتارهای نابهنجارانه می شود. به اعتقاد بندورا مطابق« دیدگاه یادگیری اجتماعی ، مردم نه بوسیله نیروهای درونی رانده می شوند ، نه محرک های محیطی آنان را به عمل سوق می دهند ، بلکه کارکردهای روانشناختی بر حسب یک تعامل دو جانبه بین شخص و عوامل تعیین کننده ی محیطی تبیین می شوند ، به طور دقیق ” شخص” ، “محیط” ، “رفتار شخص” برهم تاثیر و تأثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمی توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین کننده ی رفتار انسان به حساب آورد » (سیف 1374). اغلب سریالهای به ظاهر خانوادگی حاوی داستانهایی از عشق ها و روابط نا متعارفی است که بیننده را بعد از مدتی به طور غیر ارادی و ناخودآگاه وارد به همسان سازی زندگی واقعی و شخصی خویش با تصاویر پخش شده از ماهواره می کند. مصادیقی چون خیانت به همسر ، افزایش سن ازدواج ، بی تفاوتی به حریم خانواده و بی بندوباری فکری و فرهنگی در جامعه ، نمونه ی بارزی از نتیجه ی الگوپذیری از الگوهای غلط برنامه های ماهواره ای است. اثر گذاری ماهواره بر ارتباط عاطفی زوجین گسترش و استفاده ی افراطی ماهواره با کارکرد متنوع خود و دگرگون سازی های پیوسته اش ، رفته رفته آسیب پذیر شده و استحکام خانواده را به مخاطره می اندازد ، در این صورت خانواده قوی ترین عامل دوام و رشد خود را که عاطفه و صمیمیت میان اعضاست ، به دست فراموشی می سپارد ، برنامه های ماهواره به تدریج جای ارتباط بین فردی از نوع چهره به چهره را گرفته و توانسته اند فضای انفرادی را به جای فضای جمعی و اجتماعی خانواده حاکم کنند ، به گونه ای که در ابتدا به افزایش فردگرایی و کاهش جمع گرایی منجر شده و با رخنه در محیط گرم خانواده ترویج مفاسد دینی ، عفاف زدایی و ایجاد حس رقابت زن و شوهر نسبت به یکدیگر ، عامل مهمی در آسیب رساندن به انسجام خانواده شوند. زن محور اصلی تعلیم و تربیت در خانواده و این موضوع که در ایران بیشترین مخاطبان تلویزیون را زنان تشکیل می دهند باعث شده برنامه های این نوع شبکه ها با هدف قرار دادن شخصیت زن و القاء کردن فرهنگ غربی به او بتوانند شخصیت حقیقی زن مسلمان ایرانی را متزلزل ساخته و بنیان خانواده را به شدت تضعیف کنند. در شبکه های ماهواره ای شدت بخشیدن به رقابتهای اقتصادی میان زن و مرد به جای پیوندهای عاطفی مستحکم نشده ،ارائه تعریف نادرست از زندگی مشترک ، موجب شده تا مفهوم عشق واقعی و تعهد به رقابت و سوء تفاهم تبدیل شود. ترویج خانواده های بدون ازدواج (هم خانگی ها) تاثیر خانواده در دو بعد قابل توجه است. یک جنبه مربوط به به ثبات در الگوهای رفتاری خانواده است که منجر به سالم سازی الگوهای ارتباطی خانواده می شود و دیگری بحث تحکیم و ثبات شخصیتی افراد خانواده است. شبکه های ماهواره ای با هدف قرار دادن تحکیم خانواده ، هم الگوهای رفتاری خانواده و هم شخصیت افراد را به سوی سستی و تزلزل هدایت می کند. یکی از الگوهایی که ماهواره برای مخاطبان خویش در نظر می گیرد تبلیغ آزادی های نامحدود و زندگی مشترک بدون ازدواج (ازدواج سفید) یا وصلت آزاد است که عملاً نوعی ازدواج بدون پیوند های قانونی یا شرعی است. ترس از آسیب دیدن ، آرزوی قابل قبول بودن و به خصوص میل به آزادی جنسی و فرار از مسئولیت چیزهایی است که از نارسایی بلوغ عاطفی سرچشمه می گیرد. الگویی نیز که سازندگان برنامه های ماهواره ای برای ترویج پدیده ی آزادی مطلق در نظر گرفته است ، ارضای غریزه جنسی جوانان از طریق روش ((انتخاب دوست و رفیق غیر همجنس )) می باشد ، روشی که در غرب معمول است و آغازگر یک زندگی مشترک جدید بدون ازدواج می باشد. غیر رسمی شدن ازدواج که به عنوان یک فرهنگ وارداتی به خصوص در شهرهای بزرگ پدید آمده ، به معنی کمرنگ شدن هنجارهای اجتماعی است که رفتار مردم را در رسوم معمول جامعه مانند ازدواج تعریف می کنند. برنامه های ماهواره ای با ترویج این الگوی نابهنجار باعث می شوند دختران و پسران جوان خود را ملزم به تشکیل خانواده نبینند و ترویج دهند که این شکل از الگوی تشکیل خانواده را تجربه کنند. الگویی که این شیوه از زندگی را در همه ی جوامع ، طبیعی جلوه می دهد و سعی در تغییر بنیان های فکری مخاطبان دارد. آسیب های ماهواره بر خانواده برنامه های نامناسب ماهواره به دنبال ترویج احساس آزادی مطلق و یا همان لیبرالیسم جنسی به دنبال ایجاد آزادی برای روابط جنسی مطلق بوده و با ترویج فرهنگ خود ، تمامی افکار مخاطبان خود را متوجه تلذذ جنسی کرده است. ماهواره سطح تعمیم پذیری مسائل خصوصی را افزایش داده و  با برنامه های غیر اخلاقی انتظارات کاذب جنسی را در مردان بوجود می آورد. زنان هم در پاسخگویی به این تنوع طلبی دچار مشکل می شوند و تکرار برنامه ها و انگیزش های پی درپی باعث می شود که تنها به تلذذ جنسی توجه داشته و در این راه تمامی انرژی معنوی و مادی خود را از دست داده ، نتیجه ی طبیعی و فاجعه آمیز آن در مورد عمومی شدن مسائل خصوصی و پرده دری و نابودی بنیان های اخلاقی و حریم شکنی و گسیختگی بنیان خانواده می گردد. از دیدگاه این برنامه ها ، همسر قانونی از لحاظ روانی یک مزاحم به شمار می رود و تعهد و پایبندی به بودن در کنار همسر بی معنی می باشد ، و با این تلقین که زنان موجوداتی آسیب پذیر هستند و باید مورد سوء استفاده پرخاشگری ، تجاوزجنسی و آزارجنسی قرار گیرند ، چرا که این نوع رفتار از دید آنها علامت تداوم سیستم مردسالاری است. این تصاویر زنان را مطیع و تسلیم پذیر نشان می دهند و ارزشهای حقیقی یک انسان را  تنزل می دهد ، نقش و جایگاه افراد خانواده مبهم و نامشخص می شود ، بویژه در مورد زنان که در اوج تحول قرار دارند (بهنام 1383). افرادی که بیشتر وقت خود را پای چنین برنامه هایی می گذارند ناخودآگاه حوزه های تعاملی خود را کاهش می دهند. الگوهایی متناقض و نامتعارف دریافت کرده و به صورت فریبکارانه نیاز خود را در محیطی خارج از چارچوب خانواده ارضاء می کنند. همین طور فراگیری لذت های تخیلی و هیجانی از طریق ماهواره ، به صورت معظلی جهانی در آمده ، بسیاری از افراداز این طریق به هیجانات و لذت های آنی دست می یابند. گزارشات تحقیقی حاکی است که اغلب کودکان و نوجوانان در جوامع امروزی از طریق فیلم های جنسی ماهواره با مسائل جنسی آشنا می شوند که این موضوع آغاز انحراف و اختلال جنسی در آنان می شود و جنبه های آسیب شناسی رفتار جنسی در مخاطبان به خصوص جوانان کم سن و سال افزایش می یابد. علت اصلی بسیاری بیماری ها و اختلالات جنسی در افراد فراگیری و اجرای رفتارهای نامتعارف جنسی است که در اثر الگوبرداری از برنامه های ماهواره می باشد. چنین وضعیتی همچنین می تواند این دیدگاه را در فرد ایجاد کند که پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد زیرا پس از ازدواج این آزادی محدود می شود. به همین جهت بینندگان منفعل ترجیح می دهند که یا اصلاً ازدواج نکنند، یا با تاخیر،ازدواج کنند. زیرا در بیرون از خانه و دور از ازدواج رسمی می توانند با تنوع و آزادی جنسی بیشتری ارضاء شوند. از این رو هنجارها و ارزشهایی که چنین شبکه هایی سرلوحه ی برنامه های خود قرار می دهند ، نه تنها مروج ارزشهای دینی و اخلاقی نیست ، بلکه خود عامل ایجاد ناهنجاری ها در سطح خانواده گشته ، برای ترویج و تثبیت افکار ، ایده ها و باورهای شخصی و گروهی مخاطب را به سوی بی بندوباری و انحراف سوق می دهد. امری که در جامعه ای مثل کشور ما بسیار ناپسند و خلاف عرف و اخلاق عمومی است و این نوع رفتار با فرهنگ دینی ما همخوانی ندارد. چنین مسائلی حتی در جوامع غربی نیز به عنوان نابهنجاری وجود داشته و با این ناهنجاری ها برخورد می شود ، اما شبکه های ماهواره ای به بیننده منفعل اینگونه القاء می کند که در کشورهای غربی چنین روابطی مورد پذیرش می باشد ، این رسانه « به واسطه ی بار فرهنگی که دارد تأثیر بسیار زیادی برچگونگی فرهنگ و نظام آموزشی افراد جامعه می گذارد.» (منادی 1385). چرا که قدرت فوق العاده ای روی اذهان آدمی دارد ، قدرتی که تا کنون سابقه نداشته است ، اگر در مقابل نفوذ آن مقاومت نکنیم ، ما را از جاده تمدن دور خواهد کرد (پوستی 1379). ریشه کنی بنیان خانواده: در خانواده با معیارهای اسلامی ، مرد احساس مسئولیت عمیقی در قبال اعضای خانواده ی خود دارد و خود را موظف به حفظ حریم خانواده می داند و این تلقی باعث تعهد مرد به بانوی خانۀ خود و فرزندان برای تأمین نیازهای آنها می شود. در برنامه های ماهواره ای مرد خانواده به عنوان یک فرد مطرح می شود که امیال فردی اش معیار رفتارهای او هستند. چنین فردی خود را متعهد به دیگر اعضای خانواده نمی داند و خود او مقدم بر تمام مناسبات خانوادگی است و برای تأمین امیال و نیازهای خود می تواند روابط مقدس خانوادگی را زیر پا بگذارد. چنین مردی مطلوب زن ایرانی و غیرت زنانه ی او نیست و لذا مرد خانواده را تکیه گاه محکم خود و فرزندانش می خواهد. از سوی دیگر برنامه های ماهواره ای زن را نیز به همین ترتیب یک فرد تعریف می کند که امیال او مقدم به هر فرد دیگر از جمله اعضای خانواده است. چنین زنی نیز مطلوب مرد در خانواده ی ایرانی با آموزه های اسلامی نیست که زن را مدیر منزل و مسئول تربیت فرزندان و تنظیم ارتباطات اجتماعی تلقی می کند. بر همین قیاس فرزندان در خانواده ی اسلامی دارای نقش ها و موقعیت های تعریف شده هستند که حقوق و تکالیفی را در رابطه با پدر و مادر و خانواده به عنوان یک نهاد به عهده دارند. برنامه ها و سریال های ماهواره ای این نقش ها را دگرگون معرفی می کنند و برای مثال یک دختر یا پسر جوان در خانواده ی غربی را آزاد از تعهدات به پدر و مادر و نهاد خانواده نشان می دهند. چنین تصویری باعث تعارض نقشی در فرد می شود و در حالی که فرهنگ و واقعیات زندگی تکالیف دیگری برای او تعریف کرده اند و البته متناسب با این تکالیف ، حقوقی نیز برای او در نظر گرفته اند که فرزند یک خانواده ی غربی از آنها محروم است. بر این اساس برنامه های ماهواره ای با تعقیب یک خط سیر فکری که مهمترین مفهوم آن «فردگرایی» است ، سعی در بازاندیشی مناسبات خانوادگی دارد. اولین گام در این مسیر تعریف مجدد نقش عای اعضای خانواده است. در حالی که این نقش ها و حقوق و تکالیف تعریف شده برای آن، حاصل پیشنیۀ دیرین خانواده در ایران بر اساس تعالیم اسلامی است و اجزای آن با هم انطباق یافته اند و به هماهنگی رسیده اند. بر این مبنا برخی از مهم ترین آسیب های ماهواره برای خانواده و اعضای آن در کشور ما عبارتند از: ترویج فردگرایی ، بازاندیشی نقش ها ، تعارض فرهنگی ، نا آرامی ذهنی و نارضایتی ، که خود در میان زنان و مردان و فرزندان خانواده و نهایتاً بعنوان اعضای اجتماع ، اثرات متفاوتی دارد. با تضعیف خانواده ، تکیه گاه فرد و پایگاه اجتماعی و اقتصادی اش تضعیف می شود و باید پیش از نهادهای فرهتگی یا سیاسی ، خود فرد جلودار مبارزه با عناصر بیگانه و متعدد به حریم خانواده اش باشد. سست شدن بنیان خانواده از دیگر تبعات حضور بدون کنترل و حتی با کنترل ماهواره بر خانواده است ورود ماهواره به خانه را می توان به منزله ورود یک فرد نامحرم و لاابالی دانست که دوست ناباب برای فرزندان است، درصدد اختلاف افکنی بین زنها و شوهر هاست ، به ناموس افراد چشم طمع دارد ، دین افراد را می گیرد ، مرزها و حریم های خانواده را می شکند ، به آسانی حقیقت های سیاسی و اجتماعی را وارونه جلوه می دهد، دزد وقت افراد است و اگر بتواند حتماً سرک هم به کیف پول افراد خواهد زد ، خرید ماهواره به منزلۀ دعوت این فرد ناباب به منزل هاست. مجاز شمردن خیانت زن به شوهر و زشتی زدایی از روابط قبل از ازدواج و حتی حاملگی بدون روابط قانونی ، اهانت به والدین و بی توجهی به آنها ، نفوذ جادو و طلسم در زندگی روز مره بازیگران همه و همه باعث شده فیلم ها و سریال های ماهواره به طور هدفمند عفت و اخلاق اجتماعی را نشانه گیری کنند. الف. دختران فراری از مهم ترین کارکردهای سریال ها و فیلم های پخش شده در ماهواره ، آزادی در خارج از خانه هاست، به این معنا که افراد مخصوصاً دختران جوان را که به صورت سنتی و فرهنگی در خانواه ها با محدودیت هایی روبرو هستند را دچار حس زندانی بودن در خانه می کنند. این فرایند روانی به صورت خیلی ساده با مقایسۀ دختران موفق یا آزاد سریال ها و فیلم ها ، وضعیت دختران قربانی در ذهن وی شکل می گیرد ، کم کم با عدم مدیریت صحیح در خانواده ها تبدیل به یک عقده و در نتیجه فرار یا رویگردانی دختران جوان از فضای امن خانه می گردد. چنین پدیده ای در خانواده های که از ساختار درستی برخوردار نیستند شدیدتر است. ب. بدحجابی و زنان خیابانی طبیعی است که وقتی در خانواده ها ، بدون هیچ محدودیتی اعضای خانواده پای ماهواره می نشینند و فیلم هایی را می بینند که برای خانواده مناسب سازی نشده است ، و بی حجابی در آن به عنوان یک امر عادی موج می زند. به مرور از حجاب ارزش زدایی و زنان خانواده ترجیح بدهند که با حجاب کم رنگ تر یا احیاناً بی حجاب در جامعه حضور پیدا نمایند. این مسئله با عمومی تر شدن بی حجابی و حتی استقبال نامحرمان از حضور بی حجاب زنان در جامعه تبدیل به ایجاد فضای خودنمایی برای نامحرمان و در ادامه روند دور شدن از دیده شدن در خانواده تبدیل به پدیده زنان خیابانی یا شکل گیری روابط نامشروع بین افراد متأهل می گردد. نمونۀ زشت این نوع از آسیب های اجتماعی را می توان در بین زنان جوانی دید که علی رغم متأهل بودن با آرایش های بسیار زننده به همراه دختر کوچکشان که وی نیز آرایش شده است در خیابان ها دید ، زنانی که از بروز دادن رفتارهای دوستانه با مردان نامحرم در خیابان ها هیچ ابائی ندارند. ج. تأثیر منفی بر روابط بین افراد ، اختلاف خانوادگی و شکستن حریم های خانواده وقتی افراد در برنامه های ماهواره می بینند که افراد چقدر با انزواطلبی و حتی مقابله با افراد خانواده شان و یا حتی خیانت به آنها می توانند موفق باشند ، این خانواده را به سوی اختلاف داخلی ، کم اهمیت شدن نقش پدر ، ایجاد اختلاف بین زوجین و دوری فرزندان از والدین می کشاند. یا در سوی دیگر، وقتی که پدر یا مادری به همراه پسر یا دختر جوانشان نظاره گر تصاویر فیلمی هستند که در آن یک معاشقه ولو خفیف صورت گیرد ، همین مسأله موجب از بین رفتن پرده های حجاب بین افراد خانواده و در نتیجه شکستن قبح افعال می گردد. تنها خدا می داند که در خانواده ای که قبح افعال شکسته شده باشد ، چه اتفاقات بدی رخ خواهد داد. حضرت علی در مورد حیا فرمود: الحیاء فعل القبیح یعنی حیا از انجام افعال قبیح جلوگیری می کند. و واضح است که در نبود حیا و شکسته شدن حریم خانواده چه اتفاقات شومی رخ خواهد داد. د. ترویج هوس خواهی و تنوع طلبی آنچه در سریال ها و فیلم های نمایش داده شده در ماهواره مشاهده می شود ، بازیگرانی هستند که صرفاً به خاطر زیبایی هایشان جلوی دوربین ها حاضر می شوند ، و در سرتاسر پخش برنامه، زیبایی های ظاهری و جسمی شان به صورت بسیار پررنگ نمایش داده می شود به گونه ای که محرک شهوات افراد باشد. در طرف دیگر قضیۀ عموم سریال ها و فیلم هایی که برای مخاطب ایرانی و مسلمان ماهواره آماده سازی می شود ، سعی می شود که در آن برای افراد حق چشیدن روابط دیگر علاوه بر روابط زناشویی را محفوظ بداند. همین مسئله علی الخصوص در مردان موجب این می گردد که حتی برای تفریح که شده به دنبال رفع عطش تنوع طلبی شان باشند. و حتی اگر به دلایل خودداری از انجام اعمال خارجی اعمال ، خودداری کنند ، ولی ذهنشان درگیر این مسأله باشد. کمترین اثر این آسیب کم رنگ شدن رابطۀ عاشقانه بین زن ها و شوهرها و عدم رضایت و تمایل جنسی خواهد بود. در حوزۀ فردی هم مهمترین آسیب های ماهواره در حوزۀ فردی و شخصیتی و تشتّت ناآرامی فکری و عدم امنیت روانی ، عدم اعتماد به اطرفیان و دروغگو دانستن همه یا اکثر افراد ، لیجاد روحیۀ دوگانگی شخصیتی در دراز مدت و بروز ناهنجاری های فردی و اجتماعی ، القای افسردگی و غم و ناامیدی بویژه در بین جوانان ، سیاه نمایی و مسموم کردن جوّ فکری ، همچنین ترویج هیجان کاذب خصوصاً در ابعاد سیاسی و احساسی انسان می باشد. همچنین مهمترین آسیب های ماهواره در بحث فرد در خانواده تضعیف و نادیده گرفتن پیوند ، حق مسلم زناشویی ، القای تجربه به چندین باره عشق توسط زن و مرد حتی بعد از ازدواج ، بی فرهنگ و بی کلاس معرفی کردن والدین دارای فرهنگ سنتی و اصیل ، القای موضوع که عشق گمشدۀ هر فرد ، دنبال او می گردد و معرفی دوست دخترها و دوست پسرها به عنوان دوستان خانوادگی و نه تنها به عنوان عاشق و معشوق می باشد. به عنوان چشم های شیطانی در راستای علت استفاده از برنامه های نامناسب ماهواره در میان برخی از خانواده ها می توان مثال معرفی را مطرح کرد که بسیار قابل تداعی است و آن اینکه همه می دانند مصرف سیگار برای سلامتی انسان و حتی اطرافیان مضّر است ولی بسیاری از افراد و حتی بعضی از پزشکان نیز سیگاری هستند و قدرت ترک آنرا ندارند. ماهواره ها نیز اگرچه بر خلاف سیگار در کنار سایر اختراعات بشری فواید بی شماری خصوصاً در بخش های علمی و تحقیقاتی هواشناسی و… دارد اما آنچه که امروزه در سطح جامعه از آن به عنوان برنامه های ماهواره نام برده می شود همان امواج شیطانی است که حقیقتاً موضوعات آموزنده آن در حداقل جایگاه قرار دارد. همچنین چون عمده مردم ما هم مسلط به زبان خارجی نیستند(شبکه علمی ماهواره ها با زبان های خارجی پخش می شود) مراجعه عمده استفاده کنندگان از برنامه های ماهواره ای یا به برنامه های ماهواره ای فارسی زبان است که بودجه و برنامه های آن از سوی قدرت های سلطه گر تأمین می شود و بازی گردانی آن هم به عهدۀ سلطنت طلبان و گروههای مجذوب فرهنگ غربی می باشد و یا آلوده به صحنه های … که در هر دو حالت نگاه و رویکرد علمی هیچ جایگاهی ندارد. واقعیت این است که امروزه رسانه ها در همۀ کشورهای جهان، نقش بسیار ویژه ای در پیدایش تحولات اجتماعی و فرایند شکل گیری نگرش ها و دیدگاهها ایفا می کنند و در ایجاد بخش مهمی از ساختارها ، هنجارها و ارزش ها و ضدارزش ها هم سهم و جایگاه بسیار مهمی دارند. از این رو خانواده ها باید به ارزش های همان رسانه ها نیز دقت کنند تا مطمئن شوند اطلاعاتی که از آن رسانه ها به دست خانواده خصوصاً فرزندان می رسد از مجاری مطمئن و سالمی می باشند. نکتۀ دیگری که نباید فراموش کرد این که وظیفۀ آدمی برای حفظ سلامت نفس بسیار مهم و حساس است و همانطور که یک غذای مسموم می تواند انسان ها را بیمار و حتی از بین ببرد. یقیناً برنامه های خاص ماهواره ای هم می تواند یک فرد یا اجتماع را هم بیمار و نابود سازد. کما اینکه همه ما دراین باره نمونه های فراوانی سراغ داریم و اگر ریشه بسیاری از بزه ها و ناهنجاری های اجتماعی را که اکنون در سراسر دنیا تقریباً به یک شیوه انجام می شود جستجو کنیم، در خواهیم یافت که همه آنها از یک آبشخور به نام ماهواره ها سرچشمه گرفته اند. البته همین ماهواره ها هم خبرهای ناگواری را حتی از کشورهای غربی به گوش ما می رسانند که چنان سرنوشتی اگر نصیب هر ملتی شود، نابودی آن در آینده ای نه چندان دور قطعی خواهد بود. افزایش شدید آمار کودکان نامشروع ، کاهش زاد و ولد ، رسوایی های اخلاقی مقامات و شخصیت های به اصطلاح درجه اول این کشورها ، افزایش شدید مصرف مشروبات الکلی ، قرص های اکس ، افزایش افسردگی و شمار خودکشی و قتل گسترش باندهای فساد و فحشا و قاچاق زنان و کودکان و… همه و همه خبرهای ناگواری است که حتی اعتراض اندیشمندان غربی راهم در پی داشته است و جامعه شناسان و طرفداران حریم خانواده و اخلاق را در کشورهای غربی نگران کرده است. هدف اصلی پخش فیلم ها و سریالها در شبکه های ماهواره ای: ایجاد خانواده بی قید در برابر خانواده های سنتی در خانواده های سنتی پدر و مادر از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. جایگاه ویژه پدر و مادر به صورت طبیعی مانع بسیاری از انحرافات است. وقتی فرزند در تصمیم های خود به نظر پدر و مادر خود توجه می کند ، راه برای تن دادن به کارهایی که نهاد خانواده را تحت الشعاع قرار می دهد تنگ می شود. اما در شبکه های ماهواره ای یکی از اصلی ترین کارها خارج کردن پدر و مادر از محوریت خانواده و معرفی آنه در اندازۀ زمینه ساز تولد است. یعنی پدر و مادر کسانی هستند که به جهت قانون طبیعت زمینه ساز تولد فرزند هستند و باز هم به جهت همین قانون طبیعت باید تا مدتی که فرزند توانایی مراقبت از خویش و پاسخ به نیازهای روزمرۀ خود را ندارد ، از او مراقبت کنند. اما وقتی که فرزند از آب و گِل در آمد ، پدر در حد یک کارگر برای تأمین مخارج و مادر هم در حد یک خادم برای انجام وظایفی مانند آشپزی و رخت شستن و اتو کشیدن و… پایین می آید. در این خانواده پدر و مادر نقشی در تربیت فرزند خود ایفا نمی کنند. شبکه های ماهواره ای بدون اینکه حساسیت خاصی ایجاد کنند باورهای ما را فتح می کنند و خانواده بی قید را در مقابل خانواده دینی عَلَم می کنند. اگر خانواده از حالت مقید بودن و دینی خود بیرون آمد ، آن جامعه محکوم به فناست کما اینکه در غرب این اتفاق در حال افتادن است. 2. ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن و شوهر به یکدیگر غرب به این نتیجه رسیده است که تا وقتی زن و شوهر در خانواده سنتی به وفادارند و روابط در محدوده خانواده منحصر می شود ، نمی تواند خانواده سنتی را از هم بپاشاند. به همین دلیل یکی از اصلی ترین شگردهای آنها برای به هم ریختن خانواده سنتی ، ترویج خیانت همسران به یکدیگر و عادی جلوه دادن اینها به ویژه خیانت زن به شوهر ، مخصوصاً اگر زن متوجه شد شوهرش به او خیانت کرده است یک حق مسلم و طبیعی بداند که او هم به شوهر خیانت کرده و انتقام بگیرد. به شدت در سریالها این موضوع را تبلیغ می کنند. اگر زنی در محدودۀ ارتباطات خود آن قید وفاداری را کنار زد دیگر نمی تواند همسر و مادر خوبی باشد. در این صورت خانواده ای بوجود نمی آید. ستون خیمه خانواده های سنتی مادر است. تجربه شده که در بسیاری از موارد پدر خانواده وقتی بی قید بوده است ، آن خیمه خانواده برپا مانده است ، مادر با آن ایثارو فداکاری ،زندگی را حفظ نموده است. عوامل گرایش به ماهواره در خانواده تمایل خانواده های ایرانی به دیدن سریال و ترجیح آن به فیلم سینمایی ، تا جائیکه بسیاری از کانال های ماهواره ای اکنون اقدام به پخش سریال در میان برنامه های عادی خود نموده اند. تمرکز شبکه های ماهواره ای به حوزه هایی از زندگی اجتماعی که جزء حوزه های ممنوع و بعضاً تابوهای جامعه ی ایرانی به شمار می روند ، مانند روابط آزادانه با جنس مخالف ، نوشیدن مشروبات الکلی در مواقع جشن و غم ، عدم تقید به ظواهر مذهبی و کافی بودن داشتن نیت پاک ، روابط نامتوازن میان افراد دارای اختلاف بسیار و بسیاری موارد دیگر از این قبیل. بیننده در بسیاری موارد به خود حق می دهد تا با ذهن خسته از کار روزانه و یادگیری های اجتماعی خود را با دیدن برنامه هایی بدون محتوا ، اما سرگرم کننده و جذاب هر چند مضر آرام نماید. وجود برخی سریالهای کم جاذبه ی داخلی که فاقد پاسخگویی به نیاز سرگرمی و رفع خستگی برای دسته ای از مخاطبان ایرانی است. مقابله با آسیب های ماهواره راهکارهای پیشنهادی مقابله با آسیب های اجتماعی ماهواره بر خانواده : تقویت فرهنگ خودی و نشان دادن ارزش های بالای آن به سطوح پایین جامعه ، دفاع از ارزش های ملی ، ارتقاء سطح آگاهی افراد ، ترویج زندگی معنوی و تقوا ، ترویج الگوهای رفتاری صحیح در خانواده و جامعه. حرکت مقابله ای صدا و سیما برای ساختن و بازنمایی مجدد ارزش های جامعه و صیانت از حریم خانواده به منظور مقابله با اثرات منفی فیلم های مناسب ماهواره ای. حرکت آگاهانه و صحیح مدیران فرهنگی جامعه برای کاهش اثرات منفی برنامه های ماهواره. وظیفه اصلی مسئولان فرهنگی ، ایمن سازی افراد به ویژه نوجوانان و جوانان در برابر هجوم بیگانگان و افزایش قدرت مقاومت آنان است. ایمن سازی نیز با برنامه ریزی های اساسی برای گسترش شناخت معارف اسلامی و باورهای اعتقادی و مذهبی در جامعه میسر است که می تواند با گذشت زمان ، افراد جامعه را به خودآگاهی و خودباوری برساند. به عبارت دیگر باید جوانان عزیز را به گونه ای تربیت کرد که آگاهانه و با اختیار کامل از گناه دوری کنند تا بتوانند از ماهواره به عنوان برنامه تکمیلی بهره مند شوند. تبیین صحیح پیامدهای منفی ماهواره برای جوانان و والدین آن ها با بهره مندی از مطبوعات ، رسانه ها و انجمن اولیا و مربیان مدرسه. بی شک محدود آفرینی در استفاده از برنامه های ماهواره بدون جایگزین کردن برنامه های سازنده و مورد علاقه جوانان در رسانه های ملی به نتیجه نخواهد رسید. بنابراین گسترش شبکه های رادیویی و تلویزیونی و توسعه ی برنامه های گوناگون ، باید جزو برنامه های اساسی دولت مردان ، به ویژه مسئولان صدا و سیما قرار گیرد. پیشنهاد هایی برای مقابله با آسیب های ماهواره در اینجا به منظور پیشگیری از گسترش تمایل به برنامه های تلویزیونی ماهواره ها و جلوگیری از تبعات ویرانگر آنها ، چند پیشنهاد ارائه می شود: توجه به نیازهای طبیعی و مشروع مخاطب: رسانه ملی می تواند با توجه به نیازهای طبیعی مخاطبان ، معرفی الگوها و مدهای مناسب و بومی در مقابله با رسانه های بیگانه است. رسانه می تواند با شناختی که از نظام فکری و اجتماعی مخاطب خویش دارد ، پاسخگوی نیازهای آنان باشد. ارائه الگوهای مناسب و تبیین پوچی و بیهودگی الگوهای بیگانه: الگوهایی می توانند سبب رشد دیگران شوند که خود رشد یافته باشند. افرادی که در مسیر هدایت ، محکم و استوار هستند و آگاهی به علوم و معارف الهی دارند ، تضمین کننده رشد و کمال انسان ها هستند و باید به عنوان الگوهای موفق و مناسب در رسانه معرفی شده و به نقش آنان در سلامت اخلاقی و اجتماعی و تحکیم بنیان های خانواده پرداخته شود. تلاش برای تولید سریالهای قوی ، متناسب با باورهای ملی-مذهبی : کیفیت و محتوای سریالهای داخلی باید به دقت بررسی شود. اگر پیام ها چندان ارتباط ومناسبتی با بافت اجتماعی جامعه نداشته باشند ، جاذبه ای هم برای مردم نخواهند داشت. از اینرو سبب گرایش بیشتر مخاطبان به سمت ماهواره گردیده ، و به مرور تنوع و تکثر شبکه های داخلی نیز به پخش برنامه های نمایشی گذشته و تکرار آنها می انجامد. نتیجه گیری: برنامه ریزی جهان غرب در جهت هویت زدایی ، دین زدایی ، خانواده ستیزی و خانواده گریزی است و بر اساس این محورها به تولید فیلم و برنامه می پردازد. نگاه اساسی فیلم هایی که توسط رسانه های غربی تولید و از طریق ماهواره به طور رایگان در اختیار خانواده قرار می گیرد از میان بردن نگاه عفیفانه مرد و زن در خانواده است. آنها تلاش می کنند تا زیور عفاف را به عنوان یک عامل مخرب جلوه دهند و تعهد و پایداری افراد خانواده را نسبت به هم از میان ببرند. تاثیر برنامه های کاهواره بر فرهنگ خانواده ها ناشی از قدرت نفوذ و تاثیر گذاری رسانه در جامعه است. رسانه های دیداری و شنیداری بخشی از منش و اخلاق افراد جامعه را تحت تاثیر خود قرار می دهد. اگر خانواده ها به صورت مداوم و مستمر مخاطب برنامه های ماهواره باشند ، قطعاً تاثیر بسیار عمیقی بر آنها خواهد گذاشت ، بویژه دختر و پسر جوانی که آمادگی پذیرش افکار مختلفی را دارند. تبلیغات سوء شبکه های ماهواره ای اثرات مخربی ذر اعتقادات ، تفکرات ، شخصیت ، تربیت و آموزش خانواده ها بویژه زنان و جوانان دارند و افراد را از تفکرات و اعتقادات صحیح خود جدا می کنند. تمام هدف این برنامه ها نابودی سلامت فکر و رفتار افراد است. مشاهده دائم برنامه های نامناسب ماهواره افراد را دچار حالت مسخ شدگی و از دست رفتن عقلانیت می کند و خانواده های تحت الشعاع این برنامه ها از مسیر اصلی تربیتی خود که رشیه در مکتب اسلام دارند فاصله می گیرند. نویسنده : حمیده زالی-کارشناس ارشد روانشناسی عمومی منابع: 1)شکربیگی ، عالیه (1391). رسانه ، زنان و مناسبات خانواده ، نشست انجمن جامعه شناسی ایران. 1)آزاد ، تقی ، رسانه ها و فرهنگ ها ، سروش ، تهران ، 1372. 2)ثنایی ، باقر (1379). آسیب شناسی خانواده ، نشریه ی پژوهشی تربیتی ، سال اول ، شماره ی 3. 3)خیری ، حسن ، (( دین ، رسانه ، ارتباطات اجتماعی )) ، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ، قم ، چاپ اول ، 1389. 4)رفیعی ، زهرا ، آسیب شناسی خانواده ی ایرانی ، نشریۀ همشهری ، 24/11/1384. 5)زندی ، مجید ، چشم های شیطانی ماهواره ، نشریۀ جمهوری اسلامی ، 14/06/1385. 6)نگارش ، حمید ، و گروهی دیگر ، تبلیغ دین از منظر دین ، زمزم هدایت ، قم ، چاپ اول ، 1383. 7)هوور ، استوارت ، ترجمۀ مجید اخگر ، (( برگزیدۀ دانش نامۀ دین ، ارتباطات و رسانه ، هنر و اندیشه ، قم ، چاپ اول ، 1388. مهکام مجله اینترنتی آموزش خانواده – آسیب های ماهواره بر خانواده

 نظر دهید »

امانت داری

28 آذر 1396 توسط آناهيتا جهانگيري

تعريف امانت‌داري امانت‌داري يكي از خصلت‌‌هاي بسيار مهم فردي و اجتماعي است. ضد امانت، خيانت مي‌شود که از نظر عقل و دين از زشت‌ترين خصايص به شمار مي‌آيد. بيشتر مواقع وقتي در ميان مردم از امانت‌‌داري سخن به ميان مي‏آيد، آن‌ها به امانت در امور مالي توجه مي‏كنند، ولي بر اساس معناي لغوي و آن‌چه در آيات و روايات آمده، امانت‌‌داري معناي وسيع و شاخه‏هاي مختلفي دارد كه هر كدام در جاي خود مهم است. انواع امانت امانت را مي‏توان به دو شاخه معنوي و مادي تقسيم كرد. هر كدام از اين دو نيز داراي شاخه‏هاي متعدد و آثار متناسب با خود هستند. امانت‌‏هاي معنوي شامل ايمان، قرآن، نماز و…مي‌شوند. امانت‌‏هاي مادي نيز شامل وديعه مالي، قرض‌الحسنه، بيت‌المال، سپرده‏‌هاي گوناگون، در نزد اشخاص حقيقي و حقوقي، بانك‏ها و… مي‌شوند. حتي يك سوزن ته گرد و يك نخ هم در نزد افراد و يا مسؤولان دولتي، يك نوع امانت است. روش‌هاي امانت‌داري امانت‌داري در قبال هر امانتي، متناسب با آن امانت انجام مي‌شود؛ براي مثال امانت‌داري در قبال اموال بيت‌المال براي کساني که کار دولتي انجام مي‌دهند، حفظ آن اموال و استفاده بهينه از آن‌هاست و امانت‌داري در قبال اسرار مردم ، عدم افشا و سوء استفاده نكردن از آن‌هاست. همچنين در موارد ديگر، متناسب با امانت، بايد امانت‌داري كرد. فخررازي پس از بيان اين‌ كه معامله انسان يا با خداست يا با ساير بندگان و يا با نفس خود، اداي امانت در هر زمينه‌اي را متناسب با آن امانت مي‌داند. با توجه به اين نكته، نبايد تصور كرد امانت‌داري فقط حفظ و صيانت از يك شيء مادي كه در اختيار انسان قرار گرفته است مي‌باشد. نمي‌توان فقط استعمال، تصاحب، تلف كردن و مفقود كردن شيء امانت گذاشته شده را كه در قانون به عنوان انواع خيانت در امانت شمرده شده است، خيانت به حساب آورد؛ بلکه امانت تمام مفاهيم اخلاقي را نيز در برمي‌گيرد. امانت در کار و شغل كاربرد «امانت» در زندگي عرفي و زندگي شغلي مفهومي بسيار وسيع‌تر دارد. به عنوان مثال در قرض و اجاره کردن امانت‌داري مطرح است؛ مستأجري كه جايي را اجاره مي‌كند، بايد احساس مسئوليت داشته باشد و در صورت عدم امانت‌داري، بايد مسئوليت اخلاقي، مدني و كيفري آن را به عهده گيرد. در هنگام کسب و کار نيز گاهي مجبور مي‌شويم کالاهايي را به امانت نزد خود نگه داريم. براي مثال مسئول حفظ و نگه‌داري از انبار يک شرکت و يا کارخانه هستيم. اما برخي پرسنل از اموال انبار سوء استفاده مي‌کنند. در اين صورت سکوت ما به منزله‌ي خيانت در امانت و همکاري با آن‌ها به شمار مي‌آيد. حتي اگر سوء استفاده کنندگان از مديران خود کارخانه باشند. عواقب خيانت در امانت خيانت‌ در امانت‌ پي‌‌آمدها و عواقب‌ خطرناكي‌ را در زندگي و نيز در آخرت‌، به‌ همراه‌ دارد. مانند: بي‌اعتمادي‌ و بدبيني ديگران‌، نارضايتي خداوند، کم شدن ارزش و اعتبار عمومي، از دست دادن دوستان و قطع روابط و … اجازه استفاده از امانت گاهي پيش مي‌آيد که چيزي را به امانت گرفته‌ايم اما در همان زمان به چيزي شبيه آن‌چه در امانت ما است نياز پيدا مي‌کنيم. برخي افراد با خود مي‌گويند فعلا از اين چيزي که پيش من است استفاده مي‌کنم و بعد براي آن جايگزيني مي‌گذارم. بايد گفت که اين کار فقط در صورت اجازه گرفتن از صاحب امانت درست است زير اممکن است در همان فاصله و پيش از آن‌که شما جايگزيني تهيه کنيد وي بخواهد آن را پس بگيرد. حتي ممکن است جايگزيني که ما تهيه مي‌کنيم با امانتي که در اختيار داشيم متفاوت باشد و موجب نارضايتي فرد امانت‌ دهنده شود. امانت‌داري در روايات پيامبر اکرم (ص) مي‌فرمايند: «كسي‌ كه‌ در دنيا به‌ امانتي‌ خيانت‌ ورزد و آن‌ را به‌ صاحبش‌ برنگرداند و آن‌گاه‌ بميرد، بر دين‌ من‌ نمرده‌ است‌ و در حالي‌ با خدا ديدار مي‌كند كه‌ بر او خشمگين‌ است‌.» امام صادق نيز در روايتي مي‌فرمايند: «بر‌ شما باد به‌ اداي‌ امانت‌؛ سوگند به‌ آن‌ كس‌ كه‌ محمد (ص) را به‌ حق‌ پيامبر خويش‌ قرار داد، اگر قاتل‌ پدرم‌ حسين‌ كه‌ با آن‌ شمشيري كه پدرم‌ را شهيد كرد نزد من‌ امانت‌ مي‌سپرد (و من‌ امانت‌ او را قبول‌ مي‌كردم‌) در امانت‌اش‌ خيانت‌ نمي‌نمودم‌.»

 نظر دهید »

اداب همسایه داری

28 آذر 1396 توسط آناهيتا جهانگيري

خانم محترم، آقای عزیز، چهار دیواری وقتی اختیاری است که در بیابانی بنا شده باشد. چهاردیواری هایی که به هم چسبیده اند ضرب المثل دیگری دارند. شاید پاتو بیشتر از گلیمت دراز نکن یا یه چیزی تو این مایه ها … ملاحظات اخلاقی در زندگی با همسایه و رعایت حقوقی _که به تفصیل در هیچ کتابی نوشته نشده است ،اما وجدان ما آن را درک می کند_، جزء آداب همسایه داری است. آدابی که “با استناد به روایت پیامبر خدا که فرمودند هر که همسایه از شر او در امان نباشد مسلمان نیست ،” رعایتش از لحاظ شرع و اخلاق، اجباری است. از لحاظ قانون مدنی هم آزار همسایه جرم محسوب می شود. قانون مدنی در دفاع از حقوق همسایه می گوید: کسی نمی‌تواند در ملک خودش تصرفی کند که مستلزم ضرر رساندن به همسایه‌ها شود… (ماده 132). البته امروزه تکنولوژی توانسته است تا حدودی به دفع آزار احتمالی همسایه کمک کند (مثل استفاده از عایق صدا در ساختمان) ،اما اولا همه، توان استفاده از این امکانات را ندارند ثانیا این امکانات هنوز در جهت ایجاد یک منزل کاملا آرام و دور از مزاحمت بسیار ناقص و ناکافیند. هنوز هم لزوما باید مشکلات زندگی مشترک شده با همسایه را با ملاحظات اخلافی و انسانیت حل کرد. کافی است وقتی که ساعت یک نیمه شب دریل را در دست گرفته ایم تا دیوار را برای نصب یک وسیله سوراخ کنیم، خودمان را جای همسایه ای که پشت این دیوار به خواب رفته ، تصور کنیم. اگر خدایی ناکرده کسی گرفتار آزار همسایه شد، به زودی خواهد فهمید که از شر همسایه بد فقط باید به خدا پناه برد. نه 110، نه قانون، نه هیچ دستگاه اختراع شده ای نمی تواند شر همسایه بی ملاحظه را به کلی کم کند. هنوز هم بسیاری از تماسهای پلیس 110 برای رفع مشکلات همسایگی است . وقتی نقش همسایه در آرامش و رفاه زندگی در نظر گرفته شود، ترجیح خانه ی بدی که همسایگان خوب دارد به خانه ی خوبی که همسایگان مردم آزاری دارد، منطقی به نظر می رسد . تعریف همسایه خوب محدود به همسایه ی بی آزار نیست، همسایه خوب می تواند حتی بیشتر از یک دوست مفید باشد. چه بسا مسافرتهایی که همسایه آن را با نگهبانی از خانه و زندگی برای شیرینتر کرده، یا شری که به دلیل نزدیکی و هم جواری دور نموده است، در حالیکه دوستان و آشنایان با تمام ارادتشان چندان تاثیری در این امور نمی توانند داشته باشند. وقتی نقش همسایه در آرامش و رفاه زندگی در نظر گرفته شود، ترجیح خانه ی بدی که همسایگان خوب دارد به خانه ی خوبی که همسایگان مردم آزاری دارد، منطقی به نظر می رسد رعایت آداب همسایه داری در دین ما بسیار ارزشمند است و در مورد همسایه به اشکال مختلف سفارش شده است. امام سجاد فرمودند: مال او را در غیاب حفظ کن و در حضور وی را گرامی بدار،در حال ستمدیدگی آن را یاری کن ،عیبش را شایع نکن ،هرگاه از وی بدی دیدی آنرا بپوشان،هرگاه دانستی خیر خواهی تو را می پذیرد در خفا به وی نصیحت کن ،هنگام سختی ها تنهایش مگذار ،از لغزشش در گذر و گناهش را ببخشای و کریمانه با وی رفتار کن.(الفقیه ،جلد ٢) برخی از آداب همسایه داری به بیان ساده عبارتند از: **باید با همسایه مدارا کرد و تا جائیکه امکان دارد زحمت و آزار همسایه را تحمل کرد. به هر حال تا زمانیکه دوستی برقرار باشد امید اصلاح رفتار یکدیگر بیشتر است تا زمانی که لجبازی یا بی توجهی هم به دلیل برخوردهای بد به رفتار های بدجوارانه اضافه شود. امام کاظم فرمودند : حسن همجواری به ترک آزار نیست ،بلکه به شکیبایی بر آزار همسایه است.(کتاب الخصال ص ٥٢٤) ** تعمیرات منزل جرم نیست و هر کسی می تواند در ملک خودش تصرفات دلخواهش را انجام دهد .اما سر ظهر یا نیمه ی شب، تعمیراتی که موجب سر و صداست ممنوع می باشد. **درست کردن سرخ کردنیها داخل حیاط (تراس)، یا دود کباب و بوی تنباکو راه انداختن ممنوع نیست .ولی اگر همسایه مجبور است با وجود گرمای هوا ،کولر را خاموش کند تا دود کباب همسایه را تحمل نکند، یا اگر مشکل بیماریهای حساسیتی به بو و دود داشته باشند، بی ملاحظه گی در این امور از بد همسایگی است. بهتر است این طور تفریحات به فضاهای سبز موکول شود.مطمئن باشید ملاحظه کردن حال همسایه بی پاداش نخواهد بود. امام صادق ( ع) فرمودند:همسایه داری نیک روزی را می افزاید.(الکافی ج٢) ** پارک کردن ماشین جلوی درب خانه ی همسایه ممنوع است. مگر اینکه همسایه رضایت خود را اعلام کرده باشد. در ممنوعیت این مسئله، ماشین داشتن یا نداشتن ، کمرو یا جسور بودن همسایه هم تاثیری ندارد. تنها رضایت همسایه شرط است. ** تقاضا کردن چیزی از همسایه اشکالی ندارد اما اگر این تقاضا با تکرار زیاد، به شکل مزاحمت در بیاید، یا تقاضا در اموری باشد که معمولا بین همسایه ها چنین تقاضاهایی معمول نیست، نوعی همسایه آزاری خواهد بود. ** هر گونه دخالت ، کنجکاوی و تفتش زندگی همسایه ممنوع است. اگر هم قصد نکوکاری در میان باشد باید با رعایت موازین اخلاقی انجام شود. ما در تربیت دینی مامور به تفتش وضعیت دیگران برای کمک نیستیم اما اگر به هر شکلی متوجه اوضاع نابسامان همسایه شدیم موظف به کمک هستیم.

 نظر دهید »

تاثیر میزان دین داری والدین در دین پذیری فرزندان

28 آذر 1396 توسط آناهيتا جهانگيري

چکیده خانواده بر اساس جایگاه خود، بیشترین تأثیر را بر تربیت فرزند دارد؛ نکته مهم و قابل توجه این است که والدین احساس می‌کنند فرزندان هنگام ورود به سیستم آموزشی (دبستان و غیره)، تحت تعلیم قرار می‌گیرند و شخصیت ایشان ساخته می‌شود، اما غافل از آنکه اکثر تأثیرپذیری فرزندان در همان سال‌های اولیه و قبل از ورود به سیستم همگانی آموزش و پرورش است. درواقع فرزند قبل از رسیدن به شش‌سالگی، شاکله شخصیتی‌اش شکل می‌گیرد. یکی از این فاکتورهای شخصیت، شخصیت دینی است. از آنجایی که تمام عالم پیرامونی فرزند را عموماً والدین و افراد نزدیک به ایشان شکل می‌دهند، تأثیر پذیرفتن ایشان از والدین از لحاظ فرهنگ دینی به‌مراتب گسترده‌تر از دیگران است؛ عموماً اگر والدین افراد متدین و مذهبی باشند، ناخودآگاه فرزند به سمت دین کشیده می‌شود و از همان کودکی با دین آشنا می‌شود؛ البته این امر عمومیت نداشته، ولی از تأثیرگذاری آن نمی‌توان غافل ماند. در این مقاله به دنبال آن هستیم تا نشان دهیم میزان دین‌داری والدین، تأثیر بسیار زیادی بر دین‌پذیری فرزندان دارد و در پایان نیز چند راهکار پیشنهادی در این زمینه که والدین چگونه می‌توانند فرزندان دین‌دار تربیت کنند، ارائه شده است. واژگان کلیدی: والدین، دین‌داری، فرهنگ دینی، تأثیر مادر، تربیت فرزند. مقدمه بی‌شک والدین و به‌طریق‌اولی مادر بیشترین تأثیر را در تربیت فرزند بر عهده دارند؛ از همین‌رو تأثیر میزان دین‌داری والدین بر فرزندان از میزان بالایی برخوردار است. درواقع همواره تربیت و اداره فرزندان برای نسل آدمی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های دیرین و نیز از مهم‌ترین شاخص‌های تربیتی آدمی در طول تاریخ بوده است. نقش شگفت‌انگيز تعليم و تربيت در زندگي انسان بر هيچ خردمندي پوشيده نيست. شكوفايي استعدادها و ارزش‌های والا بر تعليم و تربيت مبتني است و انسان‌شدن انسان و وصولش به كمال نهايي، همه مرهون تعليم و تربيت صحيح است (كاردان، 1372، 145). مسئله این است که آیا باورهای دینی و اعتقاد به خدا، پیامبر، وحی، رسالت و مبانی اعتقادی، مثل نماز، روزه و فروع دین در تربیت و آموزش فرزندان تأثیر دارد؟ فرض در این تحقیق این است که تربیت دینی در رشد و تعالی فرزندان مؤثر است و خانواده‌هایی که گرایش و توجه دینی دارند و به ارزش‌های دینی و اعتقادی پایبند هستند، در پرورش و تربیت فرزندان موفق بوده و از نظر گرایش فرزندان آنها به گناه، اعتیاد، بزهکاری و اختلالات دیگر، درصد کمتری را نسبت به سایر خانواده‌ها، به‌ویژه خانواده‌هایی که گرایش کمتری به دین و دینداری دارند، نشان می‌دهد. هدف تعليم و تربيت در فرهنگ اسلامي، شكوفايي تام و تمام استعدادها و خلاقیت‌ها در جهت رشد شخصيت و تجلي عزت‌نفس در راه رسيدن به كمال و تبدیل‌شدن به انسان كامل دانسته شده است (فرهاديان، 1376، 114). معناشناسی دین و دین‌داری دین و دین‌داری به مفهوم ایمان و اعتقاد قلبی به خدا، عوالم غیبی و وجود روح و تسلیم در برابر اوامر و مشیت الهی و قدرت بزرگ و ازلی است که قاهر و قادر به جهان محسوس و عوالم دیگر است. در يك تعريف كلي تربيت را فراهم آوردن زمينه براي پرورش استعدادهاي دروني هر موجود و به فعليت رساندن امكانات بالقوه در درون او دانسته‌اند (سادات، 1365، 108)؛ اين تعريف با بياني كه آموزش‌وپرورش از تربيت دارد، همخوان است؛ در آنجا نيز تربيت‌ معادل بارور ساختن ‌كليه ‌استعدادها و به فعليت رساندن آنها دانسته شده است (شعاري‌نژاد، 1365، 230). در واقع تعلیم و تربیت چه از نوع کلاسیک و چه از نوع سنّتی، در همه بخش‌های زندگی در مورد کودکان و فرزندان کاملاً تأثیر دارد. در بررسی کلّی و اجتماعی، آموزه‌ها و باورهای دینی و دین‌داری، در تربیت و آموزش فرزندان اثرات مثبت و سازنده دارند که در همین تحقیق به موارد گوناگون آن اشاره می‌کنیم. رفتار ديني كه در قالب شعائر است يكي از پيچيده‌ترين رفتارهاي انساني است كه تا مدت‌ها مورد توجه جدي دانشمندان علوم انساني قرار نمي‌گرفت. البته به نظر مي‌رسد كه اين رويكرد در حال تغيير است (شاكري‌نيا 1379: 78). رابطه دین‌داری و تقلیل خطا نتایج این مطالعات اغلب نشان می‌دهند که دینداری، کاهش خشونت را در پی دارد. به‌عنوان‌مثال در پژوهشی که بر روی زندانیان زندان قم صورت گرفته، دین‌داری نه‌تنها عاملی کاهنده در خشونت زندانیان که به‌عنوان نوعی روان‌درمانی مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش، میزان اثرگذاری نوعی درمان دینی- روان‌شناختی به نام «درمان یکپارچه توحیدی» بر کاهش رفتارهای بزهکارانه و پرخاشگرانه آنها بررسی شده است. «درمان یکپارچه توحیدی»، درمانی مبتنی بر آموزش مهارت‌های زندگی بر پایه آموزه‌های اسلامی و با تکیه‌بر تعمیق رابطه با خداوند یکتا است. نتایج این پژوهش کاهش 90 درصدی رفتارهای مجرمانه را در گروهی که این درمان را دریافت کرده‌اند را نشان می‌دهد (شریفی‌نیا، 1387، 34). در پژوهشی دیگر در شهر یزد، «رابطه بین دین‌داری والدین با خشونت فرزندان پسر دبیرستانی» بررسی شده است. یافته‌های این تحقیق نیز نشان می‌دهد که هر چه میزان دین‌داری والدین بالا برود، خشونت فرزندان کاهش می‌یابد؛ همچنین این پژوهش نشان می‌دهد که دین‌داری پدر بیش از مادر سبب کاهش خشونت فرزندان پسر می‌شود (پارسامهر، 1390، 87). در شهر اهواز نیز مطالعه‌ای مشابه صورت گرفته که “اثر دین‌داری والدین را بر میزان خشونت آنان نسبت به فرزندان” سنجیده است. در این پژوهش بُعد پیامدی و مناسکی از بُعد عاطفی و اعتقادی دین‌داری تفکیک شده است؛ به این معنا که بعد پیامدی و مناسکی به میزان پایبندی والدین به انجام مناسک دینی، مانند نماز جماعت و دیگر مناسک، به‌ویژه مناسک جمعی دینی تعبیر شده‌ و بعد اعتقادی ناظر به اعتقاد به خداوند، روز قیامت، حقانیت پیامبر، قرآن و بعد عاطفی، شامل حس معنویت، ترس از خدا و روز قیامت است. یافته‌های این پژوهش گویای آن‌ است که دین‌داری والدین به‌طورکلی سبب کاهش اعمال خشونت نسبت به فرزندان می‌شود. در تفکیک ابعاد دین نیز بعد اعتقادی بیشترین تأثیر را در کاهش خشونت داشته، درحالی‌که میان بعد مناسکی و خشونت نسبت به فرزندان رابطه معناداری وجود نداشته ‌است؛ نتایج بسیاری از پژوهش‌های مشابه نیز مؤید همین معنا، یعنی تأثیر مثبت دین بر سلامت روان و تأثیر منفی آن بر اعمال خشونت است (یعقوبی، 1392، 14). تربیت بر اساس دین تربیت دینی مجموعه از اقدامات و تلاش‌ها و زمینه‌سازی‌ها برای ایجاد دگرگونی در فکر و عمل است که منطبق با آن فکر و عمل دارای جنبه‌های موضع‌گیر بر اساس آن باشند. دین‌داری ایمان یک ضرورت است از آن بابت اینکه ایمان ستونی است که ما را در طوفان‌ها از افتادن و مغلوب شدن نگاه می‌دارد. کسی که مذهب ندارد، همچون غریبی است که در تلاطم دریای شک و تردید و بی‌ تکلیفی دست‌وپا می‌زند. انسان به شکلی آفریده ‌شده که سعی می‌کند ایده‌های خود را به همه افراد بشری گسترش دهد. نوع بشر چه در زمینه‌های دینی و چه در زمینه‌های غیردینی همواره سعی در جهانی کردن دیدگاه‌های خود داشته است، چرا که فکر می‌کند به نوعی با تبین دیدگاه دینی و یا غیردینی خود و گسترش آن به همه جوامع بشری به آرمان شهر خود خواهد رسید. پیامبران از جمله کسانی بوده‌اند که با توسل به آیات الهی و برنامه‌های الهی به آرمان‌شهر توجه داشته‌اند. در طول تاریخ تعدادی از پیامبران همواره سعی در هدایت انسان به‌سوی زندگی بهتر و ایدئال داشته‌اند و در بعضی موارد با تشکیل حکومت‌هایی به‌صورت آرمانی سعی در ارائه نمونه‌های عینی از چنین جامعه‌هایی را داشته‌اند. درباره خانواده، (شناخت حقوق)، یک گام است و (ادای حقوق)، گامی دیگر، قرآن کریم، از یک‌سو از ویژگی‌های بندگان شایسته خدای رحمان، این را می‌داند که از خداوند درخواست خانواده و فرزندانی دارند که مایه نور چشم و عزت و آبرو و سربلندی است؛ ربنا هب لنا من ازواجنا وذریاتنا قره اعین و از سوی دیگر، توصیه قرآن به اهل ایمان آن است که خود و خانواده خود را از آتش سوزان دوزخ حفظ و نگه‌داری کنند؛ یا ایها الذین امنو، قوا انفسکم واهلیکم ناراً وقودها الناس و الحجاره (ساماني، 1389، 5). انواع خانواده و تربیت دینی خانواده‌ها را از نظر ساختار و نوع روابط دروني بين اعضا به چند نوع تقسيم كرده‌اند؛ مثلاً جامعه شناسان از خانواده‌هاي گسترده و هسته‌اي نام مي‌برند يا روان‌شناسان نيز از خانواده‌هاي با اقتدار، قدرت‌طلب و سهل‌انگار ياد مي‌كنند. نوع ديگر طبقه‌بندي زماني است كه ملاك طبقه‌بندي مباحث اعتقادي و ديني است. در اين زمان از خانواده‌هاي مذهبي، خانواده‌هاي بی مذهب و خانواده‌هاي ضد مذهب نام‌برده مي‌شود (رحمان دوست، 1371، 45)؛ خانواده‌هاي بی‌مذهب و ضد مذهب، خانواده‌هايي هستند كه يا نسبت به تربيت مذهبي فرزندان غافل و بي‌اعتنا هستند و يا حتي نسبت به اين نوع تربيت نگرش منفي دارند؛ بنابراين به ارتقاي افكار و اعتقادات ديني فرزندان خود با آموزش‌های ديني نيازي نمي‌بينند. از سویی دیگر، نیاز بشر به دین قطعی است و انسان ناآشنای تازه وارد شده به این عرصه حیات، بدون مذهب نمی‌تواند به حل و رفع مشکلات شخصی و اجتماعی خود توفیق یابد، مذهب نشان دهنده راه زندگی و عامل اعتماد، ایمان و گام برداری به‌سوی سعادت است. دین‌داری و تربیت دینی دارای آثار و قواعد عظیمی در حیات فردی و اجتماعی است. دنیای امروز علی‌رغم پیشرفت‌هایی که در زمینه ارتباطات ـ تکنولوژی و توسعه علمی و اقتصادی در آن صورت گرفته، نه‌تنها امنیت و آرامش روحی و روانی را به ارمغان نیاورده است، بلکه بر فشارهای روانی، روحی، ترس و احساس ناامنی و اضطراب بشریت نیز افزوده است. تربیت دینی و دین می‌تواند عامل کنترل اضطرابات، احساس ناامنی‌ها و وسیله‌ای برای ایجاد آرامش باشد؛ در عصر کنونی و اصولاً در همه عصرها با شدت و ضعف متفاوت، بسیاری از انحرافات و لغزش‌ها، شکست‌ها و نابودی ملت‌ها بر اثر غوطه ورشدن انسان‌ها در منجلاب گناه، شهوات و غرایز نفسانی بوده است (همان: 47). تربیت دینی از بدو تولد آغاز می‌شود و در فرایند تربیت دینی بیش از هر چیزی بر عادت دادن تأکید می‌کنند. آنچه در تربیت دینی و شیوه‌های آن معمولاً بیشتر از هر چیز دیگر به ذهن تربیت‌کنندگان و مربیان خطور می‌کند، این است که افزایش دانش و اطلاعات دینی دانش‌آموزان را مترادف و یا لازمه تربیت دینی افراد می‌دانند و عمده تلاش‌ها و حرکت‌هایی نیز در این زمینه از سوی نهادها و سازمان‌های مختلف برای تربیت دینی متر بیان صورت گرفته است و عمدتاً حول محور افزایش اندوخته‌های دینی کودکان تأکید می‌شود با وجود تلاش‌ها و فعالیت‌های انجام‌گرفته، نتایج مطلوب و دلخواه را نشان نمی‌دهد؛ درحالی‌که اشتباهات که امروزه از روی غفلت انجام می‌گیرد مربیان می‌پندارند که شرط قطعی دین‌دار بودن و دینی شدن تراکم اطلاعات و اندوخته‌های حفظی و صوری دانش دینی است و درحالی‌که اگر آموزش دینی به همراه پرورش حس دینی نباشد، نه‌تنها کمکی به تقویت تمایلات نمی‌کند، بلکه مانعی برای تقویت تمایل دینی ایجاد می‌کند. معرفت دینی ـ حس دینی ـ و غیرت و علاقه دینی نه در آموزش درس دینی صرفاً با چشم و گوش افزایش اندوخته‌ علمی انجام نمی‌گیرد، بلکه با چشم دل و زبان قلب به دست می‌آید. هنر یک مربی موفق در پرورش دینی در این است که حس کنجکاوی و حقیقت‌جوئی او را افزایش دهد و شوق و رغبت دینی را برانگیخته کند (یعقوبی، 1392، 34). نحوه انتقال مفاهیم دینی انتقال اطلاعات دینی زنده شدن قوه متعهد در انسان است. اصولاً در تعلیم و تربیت اسلامی در امر هدایت دیگران اولین قدم هدایت خویش است، بدون تردید سنگ زیربنای شخصیت کودکان بنا به اعتقادات اسلامی ما قبل از تولد پدید می‌آید و مراقبت‌های بعد از تولد نظیر شیرخوارگی باید پاسخگوی جسمی و عاطفی کودکان باشد. شوق و علاقه کودک نسبت به اعمال و مراسم دینی و مجالس مذهبی از جمله اموری هستند که زمینه‌ساز تربیت دینی کودکان است (شریفی‌نیا، 1387، 73). مدرسه بعد از خانواده دومین نقش را در انتقال مفاهیم دینی به کودک ایفا می‌کند و به‌عنوان فرایندی است که در آن تجارب آموزشی، نگرش‌ها، موفقیت‌ها و شکست‌ها شکل می‌گیرد. معلم در ساختن شخصیت کودکان نقش مهم و مؤثری دارد؛ مدرسه و خانواده اگر اهداف اتخاذ شده برای تربیت دینی منطبق با هم داشته باشند، عوامل مؤثری برای رشد تربیت دینی کودکان خواهند بود؛ اما امروزه در مدارس بیشتر از هر چیز، توجه به برنامه‌های آموزشی دروس و گرفتن امتحان و اعلام نتایج مهم است. در صورتی که مدرسه باید برنامه‌های جامعی برای رشد تربیت دینی-علمی-اخلاقی-عاطفی و اجتماعی دانش‌آموزان برای تحقق اهداف تربیتی به‌کار گیرد. امروزه خطوط و مرزبندی میان برنامه‌های آموزشی و پرورشی وجود دارد و مجموعه آموزشی مدارس تنها وظایف خود را آموزش کودکان می‌دانند و تربیت دینی را نه‌تنها وظیفه مربی قلمداد می‌کنند. وسایل ارتباط‌جمعی رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها و نشریات می‌تواند طرز تفکر، رفتار و عمل کودکان مؤثر باشند و برای آموزش ارزش‌های دینی می‌توان در راستای تربیت دینی کودکان در خانواده و مدرسه استفاده نمود. اگر یک جامعه مذهبی می‌خواهد افراد با تربیت سالم دینی داشته باشد، باید ارزش‌های مذهبی در جامعه و نظام حقوقی و قوانین از آن برگرفته شود و میان آنها ناهماهنگی وجود نداشته باشد؛ زیرا باعث عدم تعادل اجتماعی خواهد شد و مردم را تحت تأثیر قرار خواهد داد. شرط اساسی موفقیت تربیت مذهبی افراد همخوانی میان نهادهای مختلف موجود در جامعه از لحاظ دینی وجود داشته باشد و تربیت مطمئن‌ترین راه برای حل معضلات اخلاقی ـ اجتماعی ـ سیاسی ـ فرهنگی و مبارزه با تهاجم فرهنگی است (رضایی، 1389، 91). تأثیر والدین در ژنتیک و بعد از تولد الف. همسر صالحه و شایسته: اسلام به‌عنوان دین کامل و جامع نقطه‌ آغازین تربیت را قبل از ازدواج می‌داند، لذا به‌عنوان اولین گام شرایطی را برای انتخاب همسر شایسته که زمینه‌ساز تربیت صحیح فرزندان به شمار می‌رود را لازم دانسته است و بهترین توشه‌ دنیا را همسر صالح و نیکوکار معرفی می‌کند. رسول گرامی اسلام (ص) در بیان شرایط همسر شایسته می‌فرماید: ازدواج کن ولی بر تو باد که با زن دیندار و با ایمان ازدواج کنی. حضرت امام خمینی (ره) در مورد نقش مادر در سرنوشت فرزند می‌فرمایند: دامن مادر بزرگ‌ترین مدرسه‌ای است که بچه در آن تربیت می‌شود. آنچه بچه از مادر می‌شنود، غیر از چیزی است که از معلم می‌شنود، بچه از مادر بهتر می‌شنود تا معلم، در دامان مادر بهتر تربیت می‌شود تا در جوار پدر یا معلم خود. ب. غذای حلال: از نکته‌های مهم و کاربردی تعالیم اسلامی در تربیت دینی فرزند، لقمه‌ حلال والدین است. امام صادق (ع) فرمودند: آثار کسب حلال در نسل انسان آشکار می‌شود، تأثیر مال حرام تا حدی است که موجب عدم قبولی اعمال عبادی انسان می‌شود؛ لذا نان‌آور خانواده باید توجه داشته باشد و آن را از عوامل مهم سعادت یا شقاوت خود و خانواده‌ خویش تلقی کند. بعد از تولد، نقش تربیتی والدین و سایر اعضای خانواده تعیین‌کننده و پررنگ‌تر می‌شود. دستورات ژرف و ارزشمند اسلام در این دوره که از ابتدای تولد آغاز می‌شود تأثیرات فراوانی را در تربیت فرزند می‌گذارد. ج. دوران طفولیت: اولین دستورالعمل بعد از تولد فرزند اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد است. در روایتی حضرت رسول اکرم (ص) به حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! وقتی صاحب فرزند دختر یا پسر شدی در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگو، به‌درستی که هرگز شیطان نمی‌تواند به او ضرر برساند. طبیعی است که اولین کلماتی که گوش نوزاد را متوجه خود می‌کند اگر اسمای مبارک، خداوند و شهادتین باشد تأثیر عمیقی بر روح کودک گذاشته و دل‌وجان او را چون آیینه شفاف می‌نماید.(سادات، 1365، 123) د. دوران کودکی: دوران کودکی یکی دیگر از مراحل نقش‌آفرین در امر تربیت دینی فرزندان است. آشنایی صحیح والدین با دین، پاسخگویی درست و عمل آنان به دستورات شرعی و دینی از عوامل نقش‌آفرین در تربیت دینی فرزندان است و ازآنجاکه والدین در این مرحله به‌عنوان بهترین الگو برای فرزندان هستند؛ هر نوع ناهمگونی بین رفتار و گفتار آنان نتیجه‌ منفی در پی خواهد داشت. غزالی می‌گوید: بدان که کودک امانتی است در دست پدر و مادر و دل‌پاک وی چون گوهری نفیس از هر نقشی خالی است و چون موم نقش‌پذیر است؛ مانند زمین پاکی که هر تخمی که در وی افکنی، بروید اگر تخم خیر افکنی به‌ سعادت دنیا و دین شریک باشد و اگر بر خلاف این باشد، بدبخت شود و ایشان در هر چه بر وی رود شریک باشند (طهماسبی، 1393، 63-61). جایگاه مادر در تربیت و تاثیر ایشان با توجه به تجربیات جوامع دیگر که زمانی تصور می‌کردند که اگر تنها به آموزش علوم و فنون بپردازند به سعادت موعود دست خواهند یافت و به تربیت اخلاقی توجهی نمی‌کردند یا آن را در حاشیه کار خود قرار می‌دادند، اکنون تردیدی باقی نمانده است که یکی از ارکان سعادت یک جامعه را تربیت اخلاقی تشکیل می‌دهد؛ از این‌رو خانواده‌ها نباید پرورش اخلاقی کودکان و نوجوانان خود را آسان بگیرند. گاهی دیده می‌شود که برخی از پدران و مادران تمام توجه خود را به مسائل تحصیلی فرزندشان مصروف می‌دارند و تربیت اخلاقی و معنوی آنها را چندان جدی نمی‌گیرند؛ حال ‌آنکه هدف از تربیت فرزند تنها این نیست که او را فردی متخصص در یکی از رشته‌های علمی و یا فنی تربیت کنیم، چنین فردی ممکن است متخصص خوبی باشد، اما معلوم نیست که آیا او یک انسان واقعی نیز خواهد بود یا نه؟ انسانیت ما درگرو پیروی از ارزش‌های اخلاقی است و تنها در این صورت است که می‌توان به نتیجه کار تربیت خوش‌بین بود. خانواده‌هایی که برای پرورش اخلاقی و معنوی فرزندان خود ارزش چندانی قائل نمی‌شوند، در واقع از اساسی‌ترین وظیفه خود نسبت به فرزندانشان غفلت می‌کنند. بهترین شیوه در تربیت اخلاقی روش الگویی است؛ یعنی پدر و مادر با رفتار و کردار خود فرزندان خود را عملاً با اخلاق پسندیده آشنا سازند و بذر ارزش‌های اخلاقی را در وجودشان کاشته و پرورش دهند. امام خمینی، حضرت زهرا (س) را به‌عنوان اسوه بزرگ بشریت معرفی می‌کنند. این خانه کوچک فاطمه و این افرادی که در آن خانه تربیت شدند که به‌حسب عدد، چهار و پنج نفر بودند و به‌حسب واقع تمام قدرت حق‌تعالی را تجلی دادند، خدمت‌هایی کردند که ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب در آورده است. از نیازهای اساسی روح و روان آدمی همانندسازی است، به این مفهوم که کودک ابتدا در محیط خانوادگی خود به کاوش می‌پردازد تا کسی را بیابد که او کامل‌تر و نیرومندتر است و چون از نقص‌ها و توانایی‌های خود رنج می‌برد، گمشده خود را در بزرگ‌ترها می‌یابد که درجاتی از او قوی‌تر و کارآمدتر هستند و خود را با آنها از حیثیت رفتار، مناسبات شیوه زندگی همانند می‌سازد و در حدود انطباق کامل برمی‌آید (ری‌شهری، 1416، 51). کودک بیش از هرکس با مادر تماس دارد، مفاهیم مذهبی و اخلاقی را از او می‌گیرد، در رفتار او را نمونه و شاهد خود قرار می‌دهد، بر این اساس پرورش مذهبی و اخلاقی از وظایف اولیه اوست، این امر به‌ویژه باید در سال‌های اول زندگی پایه‌گذاری شود، به هنگامی که طفل هنوز خردسال است، کلمه توحید را بر زبانش جاری سازد و گوش او را با کلمات مذهبی آشنا سازد. در چنین صورتی است که این خاطره‌ها فراموش نمی‌شوند و برای همیشه جاویدان می‌ماند. پیش از آنکه دیگران ذهن کودک را مغشوش و آلوده نمایند، مادر باید خود را سرگرم او کند، مفاهیم و خوب و بد را در ذهنش استوار و ریشه‌دار سازد؛ بذرهای اعتقادی را در دل او بپاشد و خوی‌ها و رفتارهای او را بر اساس سنت الهی جهت دهد. رفتار آرام و تدریجی مادر بهترین ضامن تعادل عاطفی و اخلاقی کودک است و طفل به‌تدریج با اصول و ضوابط اخلاقی آشنا می‌شود. مادر را در این کار حوصله و صبر کافی لازم دارد. از اعمال و شیوه‌های پرخاش جویانه باید خودداری کند و زمینه را برای همدلی و تحریک او با انجام رفتار مناسب فراهم نماید. مادر نباید احساسات کودک را جریحه‌دار کند، نباید او را برنجاند، مسخره‌اش کند و…؛ زیرا این عوامل بدآموزی در تربیت به‌حساب می‌آید و برای آینده کودک لطماتی را موجب می‌شود (كاردان، 1372، 156). طفل در طول مدت چند سال کودکی که دائماً در خانه است از نگاه کردن، شنیدن، لمس کردن، گرفتن اشیاء به کار بردن آن، نشستن و ایستادن، راه رفتن و حرف زدن راه و رسم زندگی را یاد می‌گیرد، ولی آنچه در کودک مؤثر است، اغلب از راه مشاهده رفتار و نحوه زندگی کردن مادر و مشاهده طرز انجام مسئولیت او امکان‌پذیر است. درواقع مادر همه گاه از راه زبان نمی‌آموزد، بلکه گاهی از راه تجسم زندگی در برابر دیدگان کودک به او چیز یاد می‌دهد. روش مادر است که او را به زبان می‌آورد، به راه رفتن وا می‌دارد، آداب زندگی می‌آموزد، رعایت قانون و احترام یاد می‌دهد زمینه را برای احترام به انسانیت فراهم می‌سازد، کنترل امیال را به او می‌آموزد، اعتمادبه‌نفس را در او ایجاد می‌کند. مادری که دائماً از بخت و اقبال خود شکایت می‌کند. معمولاً آثار نامیمونی در کودک بر جای می‌گذارد (فرهاديان، 1376، 139). چه بسیارند مادران نادان که فرزندان خود را از دوران کودکی به آداب زشت و رفتار بد پرورش دادند و آنان را برای تمام عمر دچار بدبختی و تیره‌روزی نمودند. کار مادر مانند نقاشی نیست که زیبایی‌ها را روی پرده نمایان می‌سازد. به کار پیکرتراشی هم که مرمر را حجاری می‌کند، شباهت ندارد. او مانند نویسنده‌ای نیست که اندیشه‌های منّزه خود را در قالب الفاظ بریزد، بلکه او وظیفه‌مند است که با کمک یزدان در یک روان انسانی جلوه‌ای از الهیت را نمودار سازد. در این گفتار جمله با کمک یزدان نکته‌ای برجسته و پراهمیت است، زیرا مادر در لحظاتی احساس ناتوانی می‌کند که اغلب نیازمند می‌شود که به قدرت بالاتر و عالی‌تر از نیروی خویش اتکا کند. طفل از راه مشاهده وضع بیرونی مادر و پدر تربیت می‌یابد، اگر راه و روش آنها به‌ویژه مادر عمق نداشته باشد و آنچه را که می‌بیند، دلش باور نکند، تربیت نمی‌پذیرد. مادر برای طفل باید فردی قابل ‌اعتماد باشد و تعریف‌ها و تحسین‌های کودک باید از این اعتماد منشاء گیرد. پدر یا مادری که دائماً به اندرزگویی می‌پردازند، ولی خود در جهل و خودپرستی به‌صرف کردن بیهوده سرگرم‌اند کودک را نه‌تنها از خود، بلکه از هر چه نام عنوان پند و موعظه دارد، متنفر می‌سازند. از مسائل مهم در تربیت ایجاد عادات اخلاقی است. اخلاقی که دارای ضوابط اندیشیده شده و ارادی باشد. شک نیست که اخلاق مبتنی بر عادات نیندیشیده شده، به‌مراتب بدتر از بداخلاقی است؛ بنابراین در ایجاد عادات باید بسیار محتاط بود. مادر باید از طریق تمرین و تشویق میل به پذیرش دائمی جنبه‌های اصولی اخلاقی را به وجود آورد و این نیازمند به تحریک مداوم است (رضایی، 1391، 78-75). رابطه عاطفی فرزند با والدین و تأثیر آن ازآنجایی‌که كودك تا مدت‌ها به اطرافيان و به‌ویژه به پدر و مادر وابستگي كامل دارد و به همين دليل شديداً نيازمند امنيت عاطفي است كه در ماه‌هاي اول، مادر تنها پناهگاه براي به دست آوردن اين امنيت است. با افزايش سن، راه‌هاي ارتباط عاطفي ديگري با افراد مختلف براي كودك گشوده مي‌شود. پدر، پدربزرگ، مادربزرگ، خواهر و برادر و اطرافيان وي، كه در درجات بعدي قرار دارند، هريك به سهم خود در رشد و تكامل عاطفي وي مؤثرند. ايجاد صميميت و رابطه محبت‌آميز باعث مي‌شود كه فرزندان از والدين و درخواست‌های آنان پيروي كنند؛ زيرا مي‌ترسند كه در غير اين ‌صورت عشق و علاقه آنان را از دست بدهند؛ بنابراين با استفاده از علائق خانوادگي، اعلام جهت، نشان دادن رحمت و عنايت، تحريك عواطف و گاهي نيز استفاده توأمان از مهر و قهر مي‌تواند بسيار مفيد باشد؛ به‌عنوان نمونه پيامبر اكرم مي‌فرمايد: فرزندت را كتك نزن، بلكه با وي قهر كن، ولي مدت قهر را طولاني نكن. (مجلسي، 1385، 23: 114) از نظر متخصصان تعليم و تربيت و روان‌شناسان تربيتي، يكي از راه‌هاي رشد عاطفي كودك توسط بزرگ‌سالان، مشاركت در بازی‌های آنان است. پيشوايان گرامي اسلام به اين امر توجه زيادي داشته و دراین‌باره توصيه‌هاي زيادي فرموده‌اند؛ مثلاً رسول اكرم (ص) مي‌فرمايند: آن‌كس كه كودكي نزد اوست، بايد در پرورش وي، رفتاري مناسب با حال كودك را در پيش بگيرد (شيخ حر عاملي، 1401 5: 126) و باز در جاي ديگر مي‌فرمايند: رحمت خداوند بر پدري كه در راه نيكي و نيكوكاري به فرزند خود كمك كند؛ يعني به او احسان كند و همچون كودكي، رفيق دوران كودكي وي باشد و او را عالم و مؤدب بار بياورد (ری‌شهری، 1416: 56)؛ باز مي‌فرمايد: كسي كه دختر خود را شادمان كند، همچون كسي است كه بنده‌اي را از فرزندان اسماعیل آزاد كرده باشد و آن‌کس كه پسر خود را مسرور و ديده او را روشن سازد، مانند كسي است كه ديده‌اش از خوف خدا گريسته باشد (طبرسي، 1365: 114). نکته پایانی خانواده‌ها در زمينه تعليم و تربيت نقش ارزنده‌اي دارند. از آنجا كه دوره جواني بسيار مهم و با ارزش است و آينده كشور در اختيار جوانان است. از آنجا كه دوره جواني بسيار مهم و با ارزش است و آينده كشور در اختيار جوانان است، بايد در تربيت جوانان بسيار كوشيد و با دقت و درايت و برنامه‌ريزي از فساد و تباهي آنان جلوگيري كرد و خانواده‌ها در اين ميان، نقشي حساس و فراگير دارند. در گذشته حکومت‌های طاغوتي و فرعوني، جوانان پسر را به قتل مي‌رساندند و دختران را آزاد مي‌گذاشتند. اين كار به دو علت بود: يكي اينكه از خطر قيام و شورش آنها در امان بمانند و ديگر اينكه تعادل جنس دختر و پسر را برهم بزنند تا جامعه به‌سوی فساد و فحشا كشيده شود. در عصر حاضر در كشورهاي غربي و کشورهایی كه به تعاليم ديني و اخلاقي اهميت نمي‌دهند، بسياري از نابهنجاری‌ها و کروی‌های اجتماعي به‌وسیله جوانان انجام مي‌شود؛ مانند قتل، خودكشي، اعتياد، سرقت، تجاوز و فحشا و… و براي كاهش آنها هرساله سرمايه‌هاي كلاني صرف مي‌شود كه نتيجه زيادي دربرندارد و روز به روز دامنه آنها گسترش مي‌يابد؛ ولي اگر دراین‌باره به نقش دين در جامعه اهميت دهند و جوانان تربيت ديني شوند، هم ميزان جرائم كاهش مي‌يابد، هم جامعه امن و سالم مي‌ شود و هم به این‌همه پليس و زندان و مراكز قضايي نيازي نيست؛ بنابراين پرورش استعداد ديني جوانان بسيار با اهميت و اساسي است و نبايد از آن غافل شد و در اين راستا به سرمايه‌گذاري و برنامه‌ريزي نياز است تا نسلي با ايمان، سالم، وظيفه‌شناس، درستكار، امين، فداكار، شجاع و هدف‌دار داشته باشيم تا ان‌شاءالله جامعه‌اي اسلامي و ایدئال به وجود آيد؛ از همین‌رو زن در اسلام جایگاه والایی دارد که آیات و روایات متعددی این ادعا را اثبات کرده‌اند. ولی برخی از زنان متأسفانه مقام خود را پایین گرفته و به آن اهمیتی نمی‌دهند و به‌جای اینکه به وظیفه مادری بپردازند خود را مشغول مسائل بیهوده می‌کنند؛ درصورتی‌که خداوند فرزند را امانت خویش می‌داند و زن موظف است به‌عنوان یک مادر خیانت در این امانت نکرده و آن را به نحو احسن همان‌گونه که خداوند از او می‌خواهد، تربیت کند. برای اینکه این هدف محقق شود باید مراقبت از نفس صورت بگیرد که نیازمند پرهیز از گناه و پلیدی است. کوچک‌ترین اعمال مادر در تربیت فرزندش چه قبل از بارداری، چه در حین بارداری و چه بعد از تولد فرزند در او اثر بسزایی دارد و همین امر موجب شده که امام (ره) می‌گوید: زن مربی انسان است و این گفته که از دامن زن مرد به معراج می‌رود، الحق و الانصاف نکته بسیار درستی است؛ اما متأسفانه برخی مادران تنها به رشد جسمی کودک اهمیت می‌دهند و برای رشد روحی و روانی فرزندشان نه تلاشی می‌کنند و نه به دنبال جمع‌آوری و کسب اطلاعات دراین‌باره هستند؛ درواقع علم مادران و شاید گفته شود جامعه نسبت به اهمیت این مطلب بسیار اندک است، درصورتی‌که منابع علمی بسیاری وجود دارد که به مادران ناآگاه این سرزمین کمک می‌کند تا پاسخ پرسش‌های خود را پیدا کرده اعمال کنند و اگر این جریان ناآگاهی به همین صورت ادامه پیدا کند؛ به‌جز برخی مادران مسئولیت‌پذیر، سایر آنها فرزندانی خواهند داشت که نه‌تنها نفعی برای جامعه خویش ندارند، چه‌بسا مضر نیز واقع شوند. درصورتی‌که جامعه به افرادی نیاز دارد که بتواند از آنها جهت رشد و ارتقاء فرهنگی و معنوی خود استفاده کرده و به آنها از این بابت افتخار کند. خداوند متعال انسان را به‌گونه‌ای خلق کرده که تأثیرپذیری بسیاری در دوران کودکی دارد و بهترین زمان برای تربیت فرزند دوران کودکی است و در انجام این مهم نباید تأخیر و تردید در دل راه داد. کودک در اکثر حالات از مادر خود الگوگیری می‌کند. در نتیجه وظیفه مادر این است که اولاً تربیت فرزند را مهم و ضروری بداند، ثانیاً برای تحقق آن بکوشد و ثالثاً از روش‌های تربیتی آگاهی داشته و به آنها به‌طور دقیق عمل کند. منابع شریفی‌نیا، محمدحسین، 1387، «بررسی اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان»، دو فصلنامه مطالعات اسلام و روان‌شناسی، سال اول، شماره دوم. پارسا مهر، مهربان، 1390، «بررسی رابطه دین‌داری والدین با خشونت فرزندان پسر دبیرستانی شهر یزد»، مجله روان‌شناسی و دین، سال چهارم، شماره اول یعقوبی دوست، محمود، 1392، «بررسی رابطه میزان دین‌داری والدین با خشونت آنان نسبت به فرزندان»، مجله روان‌شناسی و دین، سال هفتم، شماره دوازدهم

 نظر دهید »

تفاهتهای ساختاری زن و مرد

28 آذر 1396 توسط آناهيتا جهانگيري

این نوشتار، چکیده چند جلسه سخنرانی دکتر فرهنگ با موضوع تفاوتهای ساختاری زن و مرد می باشد. سه چهارم عمر هر انسان صرف ارتباط با دیگران می شود ولی 10% انسانها بلدند چگونه ارتباط برقرار کنند بنابرین مشکلات اجتماع و خانواده بخاطر نبودن ارتباط درست است. پدر و مادرها معمولاروابط صحیح و اصولی زناشویی را به فرزندانشان یاد نمی دهند ولی مسائل غیر ضروری دیگر مثل آشپزی و .. را یاد می دهند. در فرایند یادگیری نباید این گونه بیندیشیم که همه چیز را میدانیم بلکه باید بدانیم که خیلی از چیزها را نمی دانیم مثل روابط صحیح با دیگران. هرچه اطلاعات انسانها از یکدیگر بیشتر باشد از یکدیگر بیشتر بهره و سود می برند در نتیجه بیاییم خود را ملزم به شناخت یکدیگر کنیم تا روابطمان پایدارتر و بهتر شود. تفاوت های زن و مرد: جریان فمنیستی که در اجتماع زمانه ما به راه افتاده است یک جریان مسخره است. چه کسی گفته که مرد از زن بالاتر است که حالا جریان فمنیستی در جهت احقاق حق زن حرکت کند و برابری زن را با مرد طلب کند. کسانی که اعتقاد دارند زن و مرد با هم برابرند سیاستمداران هستند که می خواهند بدین طریق رأی بیاورند بنابرین زن ها از مردها پایین تر نیستند بلکه زن و مرد باهم فرق دارند ارزش یکسان دارند ولی زن ها در توانمندی ها، نقاط ضعف، احساسات، ادراکات و عشق ورزی با مردها متفاوتند. 1. تفاوت در ابراز احساسات: دوست داشتن یک مرد با یک زن فرق می کند. مرد دیگران را مردانه دوست دارد و احساسات خود را مردانه ابراز می کند و زن زنانه ابراز می نماید بنابرین بسیاری از جنگ و جدل ها بخاطر ندانستن این نکته کلیدی است. حضرت علی(ع) می فرمایند: مردم با هم می جنگند سر چیز هایی که نمی دانند. خانم ها خودشان را با اشک و صحبت تخلیه می کنند آقایان کم حرف می زنند کم گریه می کنند بنابرین بیشتر سکته می کنند. 2. تفاوت های زن و مرد در نحوه به کارگیری مغز مغز آقایان در آن واحد بر روی یک کار متمرکز می شود ولی خانم ها در آن واحد روی چند کار متمرکز می شوند. آقایان در آن واحد از یک نیمکره استفاده می کنند ولی خانم ها در آن واحد از دو نیمکره استفاده می کنند. مغز آقایان تخصصی و دسته بندی شده است ولی مغز خانم ها عمومی است. مرکز کنترل گویش در نیمکره چپ است اگر آقایان سکته کنند و آن قسمت از نیمکره چپ که مربوط به کنترل گویش است ازکار بیافتد آقایان تا آخر عمر نمی توانند تکلم کنند و لال می شوند ولی خانم ها در چنین حالتی نیمکره راست وظیفه نیمکره چپ را بعهده می گیرد و خانم ها دوباره شروع به صحبت می کنند. مغز آقایان هر قسمت مأموریت ویژه ایی دارد و با قسمت دیگر کاری ندارد ولی مغز خانم ها همه قسمت ها همه کار انجام می دهند. نیمکره راست مربوط به احساسات و ادراکات و نیمکره چپ مربوط به منطق و تحلیل است با توجه به این نکته آقایان نمی توانند در آن واحد هم احساسی باشند و هم منطقی ولی خانم ها اینگونه نیستند و درآن واحد هم می توانند احساسی باشند و هم منطقی، بنابراین اگر آقا در حالت منطقی قرار دارد نباید انتظار داشت رفتار احساسی از خود نشان دهد بایستی موتور او را گرم کرد و کم کم احساسی شود. 3. زاویه دید: زاویه دید آقایون از طرفین و بالا و پایین بسته است یعنی محدوده ایی که می بینند خیلی کم است بدین معنی که دید دورشان بهتر از دید نزدیکشون است اما خانم ها دیدشان از طرفین و بالا و پایین باز است بنابرین دید نزدیکشون خوب و دید دورشان ضعیف است. شرح: آقایون چون دیدشون بسته است برای دیدن شیء نزدیک مورد نظر، مدام سرشان را به طرف بالا و پایین و چپ و راست می گردونند تا محدوده دیدوشون را بالا ببرند چون با سرعت این کار را انجام می دهند نمی تونند شیء مورد نظر را ببینند ولی خانم ها چون زاویه دیدشون باز است برای دیدن شیء مورد نظر دیگر سرشان را نمی چرخانند و سریع شیء مورد نظر را پیدا می کنند. بنابرین خانم ها توجه کنند که از این به بعد به هیچ آقایی نگویید چرا این چیز نزدیک را نمی بینی و همچنین خانم ها اگر می خواهید آقایون به آرایش و زینت شما توجه نشان دهند جلوی صورت نروید بلکه از دور خود را به او بنمایانید. بررسی آکادمیک دانشگاهی نشان می دهد میزان دید زدن آقایان و خانم های یکی است. آقایون لو می روند ولی خانم ها لو نمی روند. دلیل: خانم و آقا با هم دارن قدم می زنند آقا بهر دلیل سرش می چرخه و به کسی نگاهی می کنه خانم که کنار آقا است چون دید نزدیکش خوب است به آقا می گه چه چیز را دیدی؟ آقا دید نزدیکش خوب نیست خانم سرش هم برگردونه آقا نمی فهمه. آقایان علاوه بر ضعیف بودن دید نزدیکشون، دید نزدیک متحرک را هم اصلاً نمی بینند بخاطر همین است که کلیه خطوط تولید در دنیا، همه پرسنل، خانم هستند. دید شبانه آقایان خوب ولی دید شبانه خانم ها بد است بخاطر همین توصیه می شود که در رانندگی های شبانه آقایان رانندگی کنند ولی در رانندگی های روزانه بهتر است خانم ها رانندگی کنند. آقا چون دید نزدیکش محدود و ضعیف است نمی تواند جزئیات را خوب ببیند بنابرین نیاز است که خانم محترم جزئیات مورد نظرش را تک تک به آقا بگه مثل زیبایی های خود و زندگی، تغییرها و .. مثلاً آیا امروز ابروی من قشنگه؟ انتظار نداشته باشید آقا خودش تشخیص دهد. 4. تجسم فضایی: خانم ها چند میلیون سلول مغزی در نیمکره راست از آقایان کمتر دارند که مربوط به تجسم فضایی آقایان است. خانم ها چون تجسم فضایی ندارند جهات را خوب تشخیص نمی دهند در نتیجه خانم ها موقع آدرس دادن با نشانه های شناخته شده آدرس می دهند نه با جهات ولی آقایان با جهات بسیار راحت کار می کنند. به ندرت خانم ها در جهان خلبان هستند (نزدیک به صفر) یعنی آمارها نشان می دهد که 3% خلبان ها در جهان خانم هستند زیرا خلبانی شغلی است که نیاز به تجسم فضایی دارد که خانم ها فاقد این ویژگی هستند. 5. تشخیص رنگ ها: آقایان رنگ های اصلی (قرمز-آبی-زرد) را خوب تشخیص می دهند ولی خانم ها علاوه بر رنگ های اصلی، رنگ های شیری، نیلی، ارغوانی، صدری و بنفش را خیل خوب تشخیص می دهند یعنی تشخیص رنگ آقایان بسیار محدودتر از خانم ها می باشد. بدلیل تشخیص رنگ بالا خانم ها تنوع رنگی بیشتری در پوششان نسبت به آقایان استفاده می کنند و دانشمندان به این نکته پی بردند که وقتی داروها را با رنگ های خاصی تولید می کنند تأثیر درمانی اش بر خانم ها بیشتر است. 6. پوشیدن لباس: لباسی که آقایان می پوشند معمولاً بر اساس این است که چه شغلی دارند یا می خوان قدرتشون را با لباسشون نشون بدن و یا شایستگیشون را با لباسشون نشون بدن ولی خانم ها با توجه به احساسات درونی شان لباس می پوشن و چون احساس درونی خانم ها دائما در حال تغییر است بسیار لباسشون را عوض می کنن. 7. زبان بدن: در هنگام صحبت کردن علاوه بر کلامی که گفته می شود حرکاتی را عضلات صورت و دست و پا و بدن انجام می دهد که به زبان بدن معروف است. خانم ها مادرزاد زبان بدن را بلدند ولی آقایان بلد نیستند و بایستی آموزش ببینند. در آمریکا از یک گروه نوزاد که داشتند گریه می کردند 20 دقیقه فیلم گرفتند صدای گریه را از فیلم حذف کردند در این فیلم هر بچه ایی به دلیلی گریه می کرد: یکی زیر پایش کثیف بود، یکی شیر می خواست، یکی شکم درد داشت و هرکس به دلیلی گریه می کرد. این فیلم را یکبار جداگانه به مادر این بچه ها نشان دادند و قریب به بیش از 80% مادرها دقیقاً علت گریه را درست تشخیص دادند ولی آقایون یه جواب بیشتر ندادند خب معلومه مامانشو می خواد. اگر خواستید به جنس زن دروغ بگید رودرو دروغ نگید چون خانم ها از زبان بدن جنس مرد پی به صداقت یا دروغ گویی او می برند. بررسی کردند اگر خانمی وارد محیطی شود که 50 نفر در آنجا هستند 10 دقیقه کافی است تا آن خانم روابط بین تک تک افراد جمع را متوجه شوند. آقایان وقتی وارد محیطی می شوند دنبال در ورودی و خروجی می گردند و در پی شناخت دوست و دشمن هستند تا از دشمن دوری و به سمت دوست بروند. 8. شنیدن صدا: آقایان صدای زیر را نمی شنوند یا شنوایی ضعیفی دارند مثلاً صدای گربه، جیرجیرک، صدای چكه کردن آب، گریه نوزاد ولی خانم ها حساسیت شنوایی بالایی دارند. خانم ها حساسیت شنوایی که دارند در جمله ها و تکیه کلام هایی که دارند نشان می دهند صدای بلند و آرام آقا را می شنوند. 9. توجه دیداری یا شنیداری: آقایان توجه دیداری دارند، خانم ها توجه شنیداری دارند ولی آقا و خانم این مسئله را در مورد یکدیگر نمی دانند بنابرین خانم محترم! اگر آقایی با شما صحبت کرد لطفاً بهش نگاه کنید زیرا نگاه نکردن را اهانت می دونه و علامت هایی را نشون بده که همه حواست بهش جمع است. مثلاً آهان، خب. 10. حساسیت لمسی: خانم ها حساسیت لمسی شان 10 برابر آقایان است (نوازش یا فشار). بدین معنی که خانم ها 10 برابر بیشتر از مرد از نوازش لذت می برند و 10 برابر از مرد از فشار آزار می بینند. بخاطر این حساسیت بالای خانم ها به تماس ولمس آنها نسبت به تکان های دست و پا حساس هستند. بنابرین موقع صحبت کردن فرد دیگر حرکات دست و پا و بدن سریع در او اثر می گذارد. خانم ها وقتی در فشار عصبی و روانی قرار می گیرند نیاز به نوازشان چندین برابر می شود ولی برعکس آقایان در این حالت ها حساسیت نوازیشان کاهش می یابد. 11. مریضی آقا و خانم: آقایان مریضیشان را نشان می دهند ولی خانم ها نه. 12. تشخیص مزه ها: آقایان بیشتر روی شوری و تلخی حساس هستند ولی خانم ها بیشتر روی مزه شیرینی حساس هستند به همین دلیل طبق آمار بیشتر مشتری قنادی ها خانم ها هستند. 13. محیط رقابت یا همکاری: آقایان در محیط با هم رقابت می کنند ولی خانم ها با یکدیگر همکاری می کنند. آقایان چون می خواهند با یکدیگر رقابت کنند می خواهند سردسته داشته باشند ولی خانم ها چون با هم همکاری می کنند نیاز به رئیس ندارند. 14. تماشای تلویزیون: در تماشای تلوزیون آقایان چند کانالی هستند و می خواهند تمام شبکه ها را ببینند بدون اینکه به جزئیات هر شبکه توجه کنند ولی خانم ها می خواهند به جزئیات (روابط افراد با یکدیگر، با اشیاء و …) دست پیدا کنند. 15. هدف گرا یا رابطه گرا: آقایان هدف گرا هستند ولی خانم ها روابط گرا. خانم ها در رستوران همدیگر را با اسم کوچک صدا می کنند ولی آقایان به هم لقب می دهند. و وقتی می خواهند حساب میز را بکنند خانم ها هرکسی حساب خودشو می کنه اما آقایان می خوان برای نشون دادن قدرت همه را حساب کنند. خانم ها همان اندازه که از حرف زدن لذت می برند از خریدن هم کیف می کنند بدین معنی که خانم ها هدفشان از خرید، خریدن نیست بلکه می خواهند فقط تماشا کنند، خیلی اهل خرید نیستند اما آقایون کاملاً برعکس هدفشان خرید است بنابراین آقایان مدت تمرکز و صبر و حوصله شان برای خرید 20 دقیقه است. خب خانم های محترم چه کار کنید که با آقایان خرید خوبی داشته باشید؟ حدود و قصور خرید را برای آقایان تعریف کنید، کجا می خواهیم برویم، چه می خواهیم بخریم، واسه چی می خواهیم بخریم، چقدر هزینه اش است، وقتی اینطور می گویید تکلیف آقا مشخص است؛ چون آقایان هدف گرا هستند باز هم با تمام این اوصاف صبر و حوصله آقایان 20 دقیقه است. در این حالت بگویید عزیزم در ماشین بشین من خودم می خرم. 16. ابراز احساسات آقایان: آقایان برای اینکه اثبات کنند به خانم ها که ما به شما علاقه داریم از بلندترین کوه بالا می روند و در عمیق ترین اقیانوس شنا می کنند. سه تا شغل دارند تا پول دربیاورند و برای خانم شان خرید بکنند به عبارتی بهتر شکل ابراز علاقه آقایان در خریدن است ولی خانم ها این نوع ابراز علاقه را نمی دونند بلکه در این می دونند که به وی ابراز احساسات بشود، توجه بشود. 17. اثبات قدرت: آقایان می خواهند در زندگی اثبات قدرت و توانمندی بکنند. وقتی خانم و آقا با هم بیرون می روند و آدرس مقصد را بلد نیستند، خانم ها به سادگی آدرس را می پرسند بنابرین اگه راننده ماشین باشه ماشین را پارک می کنه پیاده می شه یا شیشه را پایین می کشه و آدرس را می پرسه ولی آقایان آدرس را نمی پرسند دور خودشون می چرخند تا خودشون پیدا کنند این مسئله به اثبات قدرت و توانمندی آقایان برمی گرده زیرا آقا نمی خواهد ناتوان باشد. بنابرین یکی از هراس های بزرگ برای آقایان همین نتوانستن است بنابرین خانم های محترم سعی نکنید آقایان را در وضعیت احساس عدم توانمندی و قدرت قرار دهید بخصوص در جمع. خانم ها که رانندگی می کنند اولین قطره باران که به شیشه می خورد برف پاکن را می زنند، آقایان تا رگبار نیاید برف پاکن را نمی زنند، مغز آقایان با تجسم فضایی که دارد سرعت حرکت برف پاکن را با سرعت حرکت باران ست می کند و آنجایی که واقعاً دید نیست، برف پاکن را می زند و دوباره سریع قطع می کند. 18. روش فکر کردن: خانم ها بلند بلند فکر می کنند. وقتی خانم داره تند تند حرف می زند، دارد روی تک تک جملات فکر می کنه، راهکار پیدا می کنه، روش حل مسئله را پیدا می کند، احتمالات را بررسی می کنه و اینجوری به آرامش می رسه. بنابرین خانم موقع حرف زدن از شما راهکار نمی خواهد بگذارید بلند بلند حرفش را بزند اما آقایان آهسته و آرام فکر می کنند، می روند در خودشان این عدم توجه آقا به خانم نیست بلکه دارد آرام فکر می کند. 19. پاسخ به سوالات: آقایان به سوالات پیاپی خانم ها جواب های کوتاه می دهند اما خانم ها به سوأل های کوچک آقایان جواب های بلند می دهند. آقایان به تک تک جملات خانم ها توجه می کنند و از خانم در مورد آن دلیل می خواند و در صدد راهکار دادن بر میان. در این حالت مردها کلاه همه چیز دانی به سر می گذارند و می خواهند برای تک تک جملاتی که خانم گفته راهکار بدهند اما آقا نمی داند که خانم راهکار نمی خواهد دارد بلند بلند فکر می کند مگر اینکه خود خانم بخواهد. بنابرین به حرف های خانم ها فقط گوش کنید. خانم ها هیچ تمایلی برای اینکه جملاتشون قطع بشه ندارند آقایان 3 تا جمله که خانم می گه حرفش را قطع کرده راهکار می دهند و اینجاست که جنگ شروع می شه بنابرین: اول: راهکار ارائه نده. دوم: حرفش را قطع نکن. سوم: در صورت خواستن راهکار ارائه بده. 20. منظور خانم ها: خانم ها کلمات، عبارات و جملاتی را بیان می کنند که اصلاً منظورشان آنها نیست منظورشان یه چیز دیگر است. خانم ها از صفات عالی، مبالغه و استعاره استفاده می کنند مثلاً منظورشان از اینکه می گویند تو هیچ وقت به من توجه نداشتی اصلاً منظورشان این نیست بکله منظورشان این است که الان به من توجه نشان بده. 21. صراحت در کلام: خانم ها معمولاً بیان غیر صریح دارند ولی آقایان بیان بسیار صریح دارند مثل به هیچوجه، اصلاً، نمیشه که. خانم ها از این صراحت آقایان به شدت می رنجند. آقا باید خیلی باهوش و تیزفهم باشد تا منظور واقعی خانم را بفهمد مثلاً آقا با خانم به مسافرت رفتند. خانم به آقا می گه چای می خورید؟ آقا سریع می گه نه! بعد از مدتی آقا می بینه خانم ناراحت، روش به سمت بیرون است آقا می پرسه چیزی شده، خانم می گه تو اصلاً به خواسته های من توجه نمی کنی. نگو منظور خانم از تعارف چای این بوده که آقا بزن بغل تا باهم در فضای سبز بیرون چایی بخوریم. بنابرین آقا وقتی خانم حرفی زد باید 60 علامت توی ذهنش بسازد و شرایط بیرون و اطراف را هم بسنجد تا ببیند کدام علامت درست تر است. خانم ها باید تلاش بکنند بیانشان را صریح تر بکنند وآقایان تلاش کنند مقداری از صراحت کلامشان کم بکنند. 22. در مهمانی: در مهمانی ها خانم ها روی مسائل خانوادگی صحبت می کنند مثل تربیت بچه ها، مد لباس، آشپزی، رژیم غذایی و … اما آقایون از اخبار سیاسی و… و به عبارتی خبرها را رد و بدل می کنند. از توانمندی هاشون فردی و اجتماعی صحبت می کنند در نتیجه این تفاوت روی مسائل بین آقایان و خانم ها روی این مسائل اختلاف پیش می آید بنابرین توصیه می شود خانم ها در مهمانی ها در کنار هم در یک سمت و آقایان در کنار هم در سمت دیگر. 23. زمان حرف زدن آقایان: آقایان وقتی حرف می زنند که حرف مورد علاقه ایی برای زدن داشته باشند و اگر بحث مورد علاقه آقایان نباشد وارد آن نمی شوند. 24. حجم خون آقایان: حجم خون آقایان حدود 20 درصد بیشتر از خانم ها است پس اکسیژن بیشتری می گیرند (انرژی در لحظه بیشتری دارند) ولی خانم ها انرژی دراز مدت بیشتری دارند. نکاتی در مورد رفتار با آقایان مامان شوهر خود نباشید! زن باید همسر شوهرش باشد نه مامانش. آقایان از مامان بازی خانم ها به شدت متنفرند مثلاً با این لباس نازک بیرون سرما می خوری ها. این نوع برخورد باعث می شود مردها فکر کنند ناتوانند فکر می کنند یکی دیگر باید زندگیشان را مدیریت و کنترل کند. شیوه های مامان بازی: نیتشون خیر است و کارهای شخصی آقایان را براشون انجام می دهند. خانم ها با جمله ها بازی می کنند تا از دهن آقایان اطلاعات بیرون بکشند. خانم ها فکر می کنند آقایان فراموش کار، سر به هوا و کم حافظه اند به همین دلیل مسئولیت های آقایان را خودشون به عهده می گیرند و نمی گذارند آقایان کارهاشون را انجام بدن و مثل بچه ها مدام به شوهرشون گوشزد می کنند یعنی فکر می کنند مسئولیت اونهاست که به شوهرشون گوشزد کنند. خانم ها، آقایان را نکوهش می کنند همون کاری که با بچه ها می کنند مثلاً صد بار گفتم از دستشویی می آیی چراغ رو خاموش کن. خانم ها کارهایی را خودشون به عهده می گیرند چون فکر می کنند آقایان اون کارها را درست انجام نمی دهند مثلاً خرید لباس برای بچه، قرار مهمونی گذاشتن یا خرید بلیط سینما و … دائما اشتباهات آقایان را بهشون گوشزد می کنند و درصدد اصلاح بر می آیند. احساس عزتمندی یک مرد به احساس توانمند بودن او بستگی دارد، هرچه زن رفتاری نشون بدهد که مرد فکر کند توانمندی اش کمتراست عزت نفسش پیش خود پایین می آید و خردتر می شود بنابرین خانم های محترم از توانمندی آقایان با او صحبت کنید، این نوع رفتار شما دلیل بر این نیست که شوهرتان نقطه ضعفی ندارد. بنابرین خانم های محترم توجه نمایید که سعی کنید توانمندی های آقایان را بشناسید و مرتباً توانمندی هایش را به رخ او بکشید. هرگز به او سرکوفت نزنید که زندگیتان متلاشی می شود. هرگز از جملاتی مثل تو حالیت نیست، تو بی ارزش هستی، تو از این کار سردر نمیاری، تو فقط همه چیز را خراب می کنی و.. خودداری کنید. از گفتن جمله تو به مشاوره نیاز داری، بیا بریم پیش روانشناس یا روانکاو، چرا مثل دیونه ها رفتار می کنی، به شدت پرهیز کنید بلکه خودتان مشکل تان را بدون اینکه همسرتان متوجه شود پیش مشاوره برده و راهکار بگیرید. هرگز جنس مرد را با کسی مقایسه نکنید حتی بچه 9 ساله زیرا مرد احساس بی خاصیتی، مورد نیاز کسی نبودن می کنه و این احساس بتدریج مرد را از پا در میاره که دلیل بسیاری از مرگ و میر ها در جهان همین احساس حقارت است. خانم های محترم به آقایان انتقاد نکنید زیرا انتقاد شما را حمله می شمارند. راه حل: کارهایی که خود آقایان می تونند انجام بدن را براشون انجام ندین. در این حالت در برابر حوادث و تنش ها مقاوم باشید تا بالاخره مرد کارهای شخصی اش را خودش انجام بده و روی نظم قرار گیرد. به آقایان امر و نهی نکنید، دستور ندهید. برای خانم های شاغل بشتر اتفاق می افتد چون در محیط کار امر و نهی می کنند فکر می کنند در خانه هم باید امر و نهی کنند. مرد های قوی پدر و مادر های قوی داشته اند و این پدر و مادر ها به بچه هایشان مسئولیت پذیری را آموزش داده اند. یک قلم و کاغذ بردارید و یک لیستی از رفتارهای مادرگونه تان را بنویسید حتی از شوهرتان هم بخواهید تا به شما در این زمینه کمک کند و سپس تک تک آن ها را کنار بگذارید. مزاحم غار تنهایی شوهرتان نشوید! آقایان نیاز به استقلال دارند (فضای مخصوص خودشان) به تنهایی احتیاج دارند. وقتی آقایان دچار مشکلات می شوند، بدهکارند، درمحل کارشون درگیری پیش اومده و مسئله ایی دارند که نمی تونند حلش کنند، به عبارتی درگیری ذهنی دارند، دوست دارند در غار تنهایی خودشون بروند و مزاحم نمی پذیرند، بنابرین خانم های محترم مزاحم نشوید. راهکار: با اینکه مدت زمان زیادی در خانه منتظر او بوده اید اما او دوست دارد در این لحظه در تنهایی خودش باشد بنابراین خانم های محترم ببینید به چه خوردنی علاقه مند است، آرام به او نزدیک شوید، خوردنی را به او بدهید، خوردنی را که خورد از غار تنهایی اش بیرون می آید و با شما صحبت خواهد کرد. توجه کنید که این فکر و نیاز به تنهایی ربطی به علاقه یا عدم علاقه به شما ندارد. مردها نیاز به تشکر دارند مردها نیاز دارند که ازشون تشکر و قدردانی شود خانم ها دو جا این کار را نمی کنند. اول: وقتی کار کوچیکه. دوم: وقتی آقایان وظیفه شون را انجام می دهند. بنابراین برای کوچکترین کار، حتی اگر وظیفه شان بود تشکر کنید. به همسرتان آفرین بگویید. آقایان نیازمند تشکر و تحسین هستند یعنی وقتی کاری انجام دادند بگویید آفرین. بنابراین خانم های محترم توجه کنند که اگر با نیت پاک از مردت تشکر نکنید یا از او تقدیر نکنید بسیاری هستند که با نیات ناپاک این کار را خواهند کرد. هدفتان از صحبت کردن را مشخص کنید. آقایان زمانی به حرف شما دل می دهند که بتونند رو حرفشون تمرکز کنند بنابرین اگر نگید هدفتون از حرف زدن چه چیزی است، محدوده حرفتون چیه، آقایان صحبت نمی کنند چون اگر حدود و قصور صحبتتون را تعیین نکنید آقایون فکرمی کنند خودتون هم نمی دونید چی می خواهید بگید. برو سر اصل مطلب آقایان همیشه دوست دارند خانم ها بروند سر اصل مطلب بنابرین خیلی از جزئیات و حاشیه ها حرف نزنید از این شاخه به اون شاخه نپرید. سکوت آقایان را علامت بی توجهی شان نگیرید وقتی دارید با آقایان حرف می زنید و آقایان ساکت هستند فکر نکنید به شما بی توجه اند شاید دارند به آنچه می گویید فکر می کنند و یا شاید دارند تحلیل و آنالیز می کنند. در ضمن آقایان چون همیشه می خواهند قدرتمند جلوه کنند دوست دارند در ازای چیزی که می شنوند بهترین پاسخ را بدهند بنابرین ممکن است سریع به صحبت های خانم ها پاسخ ندهند. همسرتان را متوجه فهمیدنتان بکنید خانم های محترم وقتی چیزی به شما گفتند موقع حرف زدن به خودشون برگردونید اما به یه شکل دیگه ایی مثلاً منظورت این بود، اینو گفتی، متوجه شدم، اینو می خواهی، این برگردوندن حرف به این علت است که آقایان فکر می کنند خانم ها حرف های اون ها را متوجه نمی شوند. نگویید دارم دیوانه میشم! خانم های محترم وقتی شما به آقایان می گید دیگه صبرم تموم شد، دارم دیوانه می شم، آقایان واقعاً فکر می کنند شما دارین فرو می ریزید بنابراین با آقایان اصلاً این طوری صحبت نکنید. برنامه مشخص برای زمان کوتاه مرد ها وقتی برنامه مشخصی برای زمان کوتاه داشته باشند با شما همراهی می کنند. شما احساساتتون را ابراز کنید سپس از آقایان پاسخ بگیرید مردها یاد گرفته اند که هوشیار باشند، زن ها یاد گرفته اند که به جزئیات توجه کنند. مرد بدش نمی آید از زن تعریف و تمجید کند ولی اصلاً بلد نیست زیرا مردها همش هوشیار هستند و دنبال دوست و دشمن و شکار می گردند بنابراین خانم ها با آقایون وقتی صحبت می کنید بگید عزیزم، خوشگل شدم، شما احساساتتون را ابراز کنید سپس از آقایان پاسخ بگیرید. مردها اهل شعارند مردها باید مورد تأیید قرار بگیرند. وقتی تصمیمی می گیرد، او را تأیید نمایید بعد نتیجه خوب آن را ببینید. اما اگر مرد حرف غلطی زد یا تصمیم اشتباهی گرفت، تأیید نکنید اما تکذیب هم نکنید، مخالفت هم نکنید بلکه حالت جریان را عوض کنید. توجه نمایید که مردها شعاراشون یادشون می ره. مردها خیلی از مواقع که حرفی می زنند، خالی می بندند، شعار می دهند. اگه شما برخورد لحظه ایی کنید به اون شعارشون عمل می کنند بنابراین موقعی که شعار می ده و تصمیم اشتباهی گرفته شما بالافاصله جریان را عوض کنید. از همسرتان قدردانی کنید مردها باید از جانب شما مورد قدردانی قرار بگیرند. حداقل روزی یکبار به همسرتون بگید از این که تو همسرم هستی خوشحالم، به خودم می بالم، افتخار می کنم و هر کار خوبی که کرد بگید تو فوق العاده ایی. نشستن آقایان در رستوران خانم ها وقتی با آقایان یه جایی می رن مثل رستوران، مجلس عروسی و … این را بدونید که آقایون دوست دارند یه جایی بنشینند که جلوشون فضای باز و در باشد. نگران نباشید فرزندتان رقیب شما نیست وقتی بچه ایی به دنیا می آد بطور اتوماتیک بچه در معرض توجه مرد قرار می گیرد و زن احساس می کند که مردش نسبت به او کم توجه تر شده است، در این حالت فکر نکنید فرزند شما رقیبتون است، این گونه بگویید که چقدر خوشحالم که فرزندمون را اینقدر دوست داری. تحریک کننده مردتان باشید آقایون نیاز دارن که خانم براشون تحریک کننده باشه در غیر اینصورت مرد که پا به بیرون می گذارد آنقدر صحنه های تحریک کننده است که می تونه مردتون را اقناء کنه. امام صادق (ع) فرمودند: بهترین زنان، زنی است که چون با شوهرش خلوت کند لباس حیا و عفت از تن بکند و چون از خانه بیرون برود لباسی از حیا و عفت بر تن کند که برای او مانند سپر و زرهی باشد. امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا (ص) می فرمایند: بهترین زنان شما زنان عفیف و بسیار تحریک کننده هستند. بنابرین زن بایستی در خانه طوری لباس بپوشد و طوری خود را زینت دهد که برای مرد تحریک کننده باشد اما اگر بچه بزرگ دارید (مثلاً 10 ساله)، آن کار را پیشنهاد نمی کنم اما در طول روز زمانی را برای خلوت با همسرتان بگذارید (مثلاً 20 دقیقه) بطوری که کسی مزاحم خلوت شما نشود مثلاً به اتاق بروید و در را کلید کنید و در خلوت خودتان برای مرد، خود را تحریک کننده نشان بدهید. بچه ها می گن مامان روزی 20 دقیقه می رین با بابا تو اتاق چی کار می کنید بگید عزیزم در مورد زندگی صحبت می کنیم.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

یابقیه الله

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • خداوند

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟